نبض خوانی
نبض خوانی
طب های کل نگر، طب های جامعی هستند که در تمدن های قدیمی پیشرفته شکل گرفته اند و تا حدی قابلیت کمک به طب پزشکی رایج را دارند. تکنیک هایی که در آن ها انجام میگیرند به تکنیک های آلترناتیو معروف هستند.
از مهمترین طب های سنتی، می توان به طب ایرانی، آیورودا و طب چینی اشاره کرد. البته طب های قدیمی تری هم مانند طب مصری و یونانی وجود داشته اند که به مرور زمان چیزی از آن ها باقی نمانده است. به عنوان یک تئوری و دکترین من معتقدم دلیل ماندگاری این 3 طب وجود جاده ابریشم و مراودات و تبادلات فرهنگی زیاد این سه کشور به واسطه وجود این جاده بوده است.
هنگامی که دقیق به این طب ها نگاه کنیم متوجه آرای مشترک زیادی بین آن ها میشویم. به طور مثال همه آن ها بادکش، ماساژ، نقاط فشاری، روغن درمانی دارند. یعنی آن چیزی که در طب سنتی ما به اعمال یداوی معروف و در دنیای امروز به فیزیوتراپی تبدیل شده در تمام آن ها وجود دارد.
یکی از نقاط قوت این سه طب تشخیص بسیار دقیق بیماری است. تشخیص آن ها براساس جلسه مصاحبه بالینی امروزی صورت میگرفته است. به این معنا که از فرد بیمار هیستوری و داستان زندگیش به طور کامل گرفته میشد اعم از شکستگی ها، اتفاقات مهم در زندگی و …
از مهم ترین کارهای بالینی که صورت میگرفته نگاه کردن به رخساره فرد مراجعه کننده و قسمت های مختلف چشم و زبان بوده است. و در نهایت به تمام آن چه دیده و شنیده بودند با نبض گرفتن مهر تایید میزدند.
در واقع نبض گیری قسمت مهمی از روش تشخیص طب های کل نگر است که هیچ جای خطایی ندارد.
معمولا از روی نبض اوج و فرود و این که فرد رو به بهبود و یا افزایش بیماری است مشخص میشود.
سلامت اندام های مختلف بدن از روی نبض قابل تشخیص است.
اگر علت بیماری را بر پایه عملکرد اندام داخلی بگذاریم نبض خوانی طب آیورودا در تشخیص این مهم بسیار جامع عمل می کند.
در نبض گیری طب سنتی ایرانی آن چیز که بسیار شاخص است، نشان دادن سیر بیماری براساس حالات روحی فرد است.
از همه معجزه گر تر این است که بر اساس نبض خوانی چینی میتوان متوجه شد درمان را با کدام عضو شروع کرد تا درمان موفق باشد. به طور مثال شما می دانید چهار عضو در اندام داخلی یک فرد درگیر است ولی این که درمان را از کدام عضو شروع کنید طب چینی بسیار جامع توضیح میدهد.
نبض گیری تشخیص نهایی هر کدام از این سه طب است. به کسی که نبض را میگیرد نباض میگویند. فردی که نبض می گیرد به قسمت پنهان، ناخودآگاه و پرونده های سری فرد مراجعه کننده دسترسی دارد. و می تواند با حوصله کردن و در کنار هم قرار دادن اطلاعات و به تناوب زمانی مشخص نبض گرفتن خیلی از اطلاعات بدن را بگیرد و براین اساس حفظ الصحه و روند درمانی آن فرد را بنویسد. نباضی هنر والای یک حکیم است و وقتی به این هنر دست پیدا کرد به منزله این است که خیلی از اصول روانشناسی بالینی که امروزه در موردش صحبت میکنیم را بسیار خوب آموخته است.
نکات مهمی که یک نباض باید رعایت کند این است که با ذهنی بدون قضاوت، سوء گیری این کار را انجام دهد. بی ذهن بودن برای یک نباض بسیار مهم است.
تجربه ثابت کرده هر آنچه ذهن شما میگوید روی نبض طرف مقابل میبینید و اگر حواستان نباشد و بی ذهنی و بی قضاوتی را جزء اصول کاری خود قرار ندهید ذهنتان شما را گول میزند.
این بی ذهنی فقط از یک حکیم کارکشته برمیآید. شاید خیلی ها تئوری نبض گیری ار بلد باشند اما درست انجام دادن نبض خوانی به رعایت تمام نکات گفته شده بر میگردد.
نبض گرفتن مانند کار کردن با یک تلسکوپ دقیق و پیچیده مراکز تحقیقات نجومی است که اگر کارکردش را درست بلد نباشید قابل استفاده نیست .
برای نبض خوانی و صحبت کردن در مورد نبض باید کل و تمام آن طب را بدانید و بلد باشید.
هر حکیمی زمانی که رساله نبض خودش را می نویسد به معنا و منزله این است که دوره تشخیص را در حد فوق تخصص طب سنتی تمام کرده است و اگر در کنار آن کتاب حفظ الصحه هم بنویسد به حکیمی حاذق تبدیل میشود.
مطالب زیر را حتما مطالعه کنید
آیورودا
آیورودا و تیپ های بدنی 3 گانه
گیاهان دارویی – خواص نعنا
هل
دارچین
زرشک
دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
1 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.