رنگ درمانی

در این مقاله می خواهیم با رنگ درمانی آشنا شویم.

تکنیک دوم ( تروماها و رازهای ناگفته )

در این مقاله می خواهم از فواید درمانگری با نقاشی و رنگ ها صحبت و این تکنیک را آموزش بدهیم.

رازهای ناگفته :

همه ی ما در وجودمان حرف ها و رازهای ناگفته ای داریم و به دلیل این که نمی توانیم به کسی اعتماد و آن را بازگو کنیم، همیشه با خودمان حمل می کنیم؛ این اصلا خوب نیست و به تدریج باعث آسیب روحی و جسمی ما می شود.

در روانشناسی یک قانونی وجود دارد :

شخصی که یک اتفاق روحی برایش رخ می دهد ( مانند یک تصادف و یا شنیدن یک خبر بد ) ناگهان دچار شوک می شود و اگر تا ۴۸ ساعت اول آن اتفاق حادثه را با مشاورش بیان کند، دچار PTSD یا “اختلال پس از حادثه” نمی شود.

بنابراین باید فرد حتما حرفش را بازگو کند.

ولی اگر در آن ساعات اولیه و حیاتی، نتواند آن را بازگو کند، چه اتفاقی خواهد افتاد؟

اجرای تکنیک رنگ درمانی:

در این صورت بهترین کار این است که یک کاغذ یا مقوا بیاورد و شروع کند به نقاشی کشیدن.

–  ابتدا وسایل کارتان را روی میز بچینید.

–  سپس به احساستان در آن لحظه آگاه باشید و تمرکز کنید.

مانند این که:

– تا چه اندازه از حرفی که شنیدید عصبانی هستید؟

– این که فشارهای زیادی که در محل کار به شما تحمیل می شوند و برای کسی نمی توانید آن ها را بازگو کنید. زیرا از عدم درک دیگران می ترسید.

– شنیدن یک خبر ناگهانی مانند فوت، سیل و زلزله، که شما را گیج، مبهوت و شوکه کرده است.

– مشکلات خانوادگی که برای کسی نمی توانید بازگو کنید، حتی پدر و مادرتان و نزدیک ترین اشخاص زندگی تان.

و سایر مشکلات و حرف های دیگر که هر کسی به نوعی می تواند درگیرش باشد.

تمرکز روی حس ها:

خوب حالا که روی حس تان متمرکز هستید، اول رنگ مورد نظرتان رو انتخاب کنید. سپس می توانید مقوا یا کاغذ رنگی را انتخاب کنید. این دقیقا بستگی به حس شما و میزان درد و اندوه تان دارد.

حالا شروع کنید:

به خط خطی کردن یا گذاشتن لکه های رنگی بزرگ با ضربه های محکم و فشار بر روی کاغذ، تا خشم و ناراحتی، خود را نشان دهد و باعث تخلیه شدن این همه درد از روح و روان شما بشود.

هر کاری که دوست دارید و حس تان می گوید را در آن لحظه انجام بدهید.

فقط حس تان را دنبال کنید.

این تکنیک چگونه باعث می شود ما حرف مان را بزنیم ؟

اگر شخصی نقاشی شما را ببیند، متوجه نمی شود موضوع چیست! و فقط خود شما اگر بعد از چند وقت آن را ببینید متوجه می شوید که مربوط به کدام موضوع ناراحت کننده در ذهن تان بوده و این یعنی:

انگار شما آن حس بد و ناراحت کننده را با کسی بازگو کردید و دیگر دچار ” اختلال بعد از حادثه ” نمی شوید؛

تا این که در یک فرصت مناسب بتوانید آن شخص قابل اعتماد و روانشناس خودتان را پیدا و مشکل را با او در میان بگذارید.

بعد از این توضیحات می رویم سراغ ادامه ی تکنیک:

حالا که حس آن درد و اندوه تان را کشیدید، کلماتی که باعث رنجش و ناراحتی شما شده است را روی نقاشی تان بنویسید و بعد با هر رنگی که حس می کنید شما را از آن کلمات رها می کند، روی آن ها را رنگ آمیزی یا خط خطی کنید.

کلماتی مانند: بی لیاقت، مرگ، بدردنخور، جدایی و هر کلمه ای که تو فکرتان هست و در درون خودتان این حس رهایی رو تجربه کنید و با تمام وجودتان حسش کنید.

برای تکمیل این تکنیک:

می توانید یک کاغذ یا مقوای دیگری بردارید و حالا با رنگ های شاد نقاشی بکشید تا حس و حالِ درون تان متحول بشود.

و از کلمات خوب و روحیه بخش استفاده کنید، مانند: پیروزی، بهترین، عشق، تو بی نظیری، امید و هر کلمه ی دیگر…

مادامی که دست به قلم و شروع به کشیدن نقاشی نکنید. تغییر و رهایی رخ نمی دهد و فقط افکار و احساسات ابراز نشده تو ذهن تلنبار و باعث اضطراب و استرس بیشتری در ما می شوند. در آن صورت نمی توانیم در لحظه ی حال باشیم و به درستی فکر و تصمیم بگیریم.

هدف از این مراقبه بی ذهنی، آرامش و گسترش آگاهی هر چه بیشتر است.