نقش مربی
نقش مربی
به نظر شما مربی برای افراد تیم و موفقیت تیم و همچنین در جامعه چه نقش و رسالتی دارد؟
این متن بر اساس درس نقش مربی و همچنین جایگاه من به عنوان مدرس فدراسیون ورزشهای همگانی کشور در انجمن یوگا و بر اساس مرور تجربیات مربیگری و مدرسی یوگا نوشته شده است.
عناوین
- نقش مربی برای خود
- یک شغل یک حقوق
- ارتقا شغلی و افزایش رزومه کاری
- سبک زندگی سالم فردی_شغلی
- عشق به مربیگری
-
نقش مربی برای ورزشکار
- پرورش ورزشکار شایسته
- پرورش منش پهلوانی و جوانمردی
- کسب موفقیت و مدال آوری
- رقابت، رفاقت، همدلی
- پرورش نسل نواندیش (مدرسین فردا)
-
نقش مربی برای آینده رشته ورزشی
- ارتقا جایگاه کنونی ورزش
- تثبیت جایگاه قهرمانی رشته ورزشی
- رشد و تحول در رشته ورزشی
-
نقش مربی برای جامعه
- حفظ و ایجاد نشاط
- حفظ و ارتقا سلامت جامعه
- حفظ و ارتقا سلامت جسم و روان خانواده
- رشد فرهنگ ورزش_ سلامت در عموم افراد جامعه
نقش مربی برای خود
شاید اولین فکر هر مربی پس از گذشتن چند سال از فعالیت خود، آن هم در کنج خلوت خود این باشد که ” آیا راه را درست پیموده ام؟”
برای ما مربیان انگیزه های ریز و درشت بسیاری وجود داشته که باعث شده به این حرفه روی بیاوریم.
انتخاب هر شغل حاصل متغیرهای زیادی از روز اول زیست ما تا به اکنون است.
دلبستگی ها و علایق نونهالی، تعارضات دوران نوجوانی، تجربه مشکلات و روبه رو شدن با چالشهای زندگی در جوانی و… همه و همه باعث شده به این سو کشیده شویم.
1- یک شغل یک حقوق
آن گاه که تنها حقیقت در زندگی مربی داشتن یک شغل و رسیدن به یک حقوق باشد، مرثیه ی جوانمردی را باید خواند. مربی گری مسئولیتی فرا شغلی است که شاید بتوان به تمثیل آن را به رحم تشبیه کرد ؛ جایگاهی برای تولد دوباره خود و نسلی از انسان های با کرامت و سالم ذهنی_ بدنی.
2- ارتقا شغلی و افزایش رزومه کاری
دو دیدگاه همیشه برای ارتقا شغلی یک مربی پیش روست:
دیدگاه اول “ایجاد جو و فشار نامتعارف در تیم و اردوی ورزشی و استفاده از الگوریتم های پر فشار و رسیدن به قهرمانی توام با آسیب های فزاینده برای ورزشکار، توسعهی ورزش قهرمانی و ورزشکاران یک بار مصرف.”
دیدگاه دوم “ترویج خلق و خوی پهلوانی و استفاده از برنامههای مدون پرورش ورزشکار با رعایت اصول اخلاقی و منش جوانمردی، توسعه ورزش پهلوانی و ورزشکاران با تجربه و هوشیار نسبت به میادین ورزشی و بالا بردن توان جمعی و گروهی در سایه توانمن سازی فردی ورزشکاران.”
3- سبک زندگی سالم فردی و شغلی
پر واضح است که دست یابی به دیدگاه دوم از منظر یوگا رعایت مفاد اخلاقی یوگا و اقدام به رعایت اصول اخلاق و اجتماعی یوگاست که به آن یاما_ نیاما گفته میشود.
یاما_ نیاما همان بایدها و نبایدهای اخلاقی و اجتماعی است که دو قدم از 8 قدم ورزش یوگا منظور میگردند.
سوال هر لحظه یک مربی که در هر تصمیمگیری از خود می پرسد چنین است:
اصول اخلاقی که باید از آن پیروی کنم چیست؟ >>> راستگویی، مهرورزی، رفاقت
اصول ضد اخلاقی که نباید از آن پیروی کنم چیست؟ >>> آسیب زدن، الفاظ رکیک، حقیر شمردن و مسخره کردن
اصول اجتماعی که باید از آن پیروی کنم چیست؟ >>> امانتدار بودن، رشد دادن، معتمد بودن، علم آموزی
اصول ضد احتماعی که نباید از آن پیروی کنم چیست؟ >>> آسیب رساندن، دزدی کردن، تبانی کردن، لابی کردن
و این مجادلات هر لحظه مربی است که باعث ایجاد اصول فردی و اجتماعی منحصر به فرد میگردد که زین پس به آن سبک زندگی سالم فردی_ شغلی مربی میگوییم.
رعایت یاما_ نیاما در هر جامعه ای بر اساس چارچوب های مذهبی و فرهنگی آن جامعه به وجود میآیند و جامعه ایرانی و فرهنگ غنی ایران مملو از این درس و اندرزهاست که رشد و خودباوری مربی را در پی خواهد داشت.
4- عشق به مربی گری
درنهایت آنچه برای جامعه کافی و وافی است، مربی عاشق است. عشق به خود، عشق به رشد و شکوفایی ورزشکار و این تنها الگوییی است که مربی را خسته و فرسوده نخواهد کرد.
نقش مربی برای ورزشکار
باید در نحوه تفکرمان کمی تغییر ایجاد کنیم. همهی ما بر این اندیشهایم که نقش مربی فقط و فقط پرورش ورزشکار است اما این ی فکر اولیه از نقش مربی است.
آنچه در قسمت قبل و بعد از این مطالب نگارش شده نشان دهنده شخصیت چندگانه و چندگانگی شخصیت مربی است که باید پرورش یابد.
- پرورش ورزشکاران شایسته
استعدادیابی ابزار یک مربی است. خوب دیدن، درست ارزیابی کردن، ظرایف مهارتی را دیدن جزئی از مراتب مربیگری است.
از لحظهای که لباس مقدس مربیگری را بر تن میکنیم، کار ما شناختن مخاطب مستعد است. از یک زنگ ورزش یا کار کردن در یک سانس باشگاه خصوصی، تا دعوت شدن برای برگزاری یک صبحگاه مردمی و همه و همه به ما یک دید متعالی می بخشد تا خوب ببینیم، با اطمینان رهگیری نماییم و مولفههای استعدادیابی را در ورزشکاران بررسی و سپس با مهارتهای ورزشی خود آنها را تبدیل به ورزشکاران شایسته کنیم.
صرف مهارت آموزش بدون استعدادیابی، راه به بیراهه رفتن است.
مهارتآموزی گام دوم در پرورش ورزشکار است و ارتباط کلامی و همدلی با ورزشکار و والدین گام سوم شایستهسازی ورزشکار است. آنجایی که این 3 ضلع با هم و در کنار هم پیش میروند، رویاها به حقیقت میانجامد.
- پرورش منش پهلوانی و جوانمردی
اگر در فدراسیون یا رشته ورزشی خاصی کمیته انضباطی فعال با جلسات مکرر وجود دارد این نشان از ضعف پرورش پهلوان_ ورزشکار در حداقل دو نسل قبل همان فدراسیون است. نسلی که بدون مرام و فقط به جهت داشتن مهارت و استعداد بالا آمده و بدون اختیار در مقابل هر عملی عکس العملی خواهد داشت که لزوما جوانمردانه نخواهد بود.
همانندسازی منش جوانمردی از مربی به ورزشکار میرسد و تداوم آن از ورزشکار به ورزشکار. گویی درسی داده میشود و توسط ورزشکار تمرین میشود و این روند فصل ها و سال ها ادامه پیدا میکند.
این درس رفته رفته به فرهنگ آن رشته ورزشی تبدیل میشود و اصولا قانون نانوشته ای میشود که وجود دارد ولی مصوبه ای برای رعایت آن نیست.
در حقیقت روی کاغذ حک نمیشود بلکه در دلها ماندگار میگردد.
- کسب موفقیت و مدال آوری
فرق بین گردهمایی ورزشی و رقابت صرف ورزشی، فلسفهی وجودی و تفاوت ساختاری المپیک و بازیهای جهانی است.
تئوری اول ” ورزشکاران مهارت را با استعداد فردی در هم آمیخته اصول رفتاری را سرلوحه کرده پا به میدان میگذارد. دلهره ای نیست، فشاری نیست فقط میخواهد خوب خودش باشد، خوب مربی باشد و همه وجودش را به کار گیرد.”
تئوری دوم ” ورزشکار با سفارش و لابی وارد رقابت میشود. کسب مدال بهانه ای و مسکنی برای التیام زخمهای روی او و مربی و سرپرست است. دوپینگ و رفتار ضداخلاقی ترفند اوست. میآید که پیروز شود حتی به قیمت تباه کردن عمر ورزشی یک ورزشکار.”
پرخطا، پرحاشیه، پرتنش اما مدال آور، ناشایسته برای عنوان قهرمان ملی اما قهرمان ملی اینحاست که نقش مربی در انتخاب این دو تئوری قوی و بارز میگردد.
- رقابت، رفاقت، همدلی
همه ی ما مربی ها روزی ورزشکار بودهایم، روزی رقابت کردهایم و روزی یک رقابت را نظارت یا داوری یا هدایت کردهایم.
پایان هر مسابقه و هر دوره مسابقه را دیدهایم. احکام قهرمانی را دیدهایم. آرا داوران را شنیدهایم. اشکها و غمها و شادیها و فریادها را به فراوانی رویت کردهایم.
مصدومیتها، خداحافظیها، قهرها و آشتیها را نظاره گر بودهایم و همهی ما میدانیم هیچ ارزشی بالاتر از آن نیست که سالی بگذرد و دو مربی، دو ورزشکار در رویداد بعدی ورزشی در هنگام رویارویی با هم با عشق همدیگر را در آغوش بگیرند.
رقیبانی که رفیق همدیگر شدهاند. این اتفاق فقط و فقط به واسطه ی خرد مربی توانمند قابل ایجاد است. خرد متعالی یک مربی میتواند زمین جنگ را به زمین همدلی تبدیل نماید. این است نقش یک مربی.
- پرورش نسل نواندیش (مدرسین فردا)
گل ورزشکار در میادین شکل میگیرد. در اردوها پایه ریزی میگردد. مزه درست حرفه ی خود را بچشد، آرام آرام جرقه های لذت و شعف در درونش به وجود میآید.
دوره قهرمانی خود را که طی میکند کم کم به فکر مربیگری . مدرسی روزگار میگذراند.
این مربی است که میتواند به گونهای پیش برود که قهرمان دیروز، مربی و مدرس امروز گردد. نسلی نو با کوله بار تجربه میدانی و مسابقاتی با ظرفیت بالای دانش برون تروما و زخم روحی ورزشی، تنها فردی است که سکان موفقیت را با انتخاب خود در دست میگیرد.
نقش مربی برای آینده رشته ورزشی
معماران هر جامعه اصناف آن جامعه هستند. معماران ورزش مربیان فعال فعلی.
آیندهای وجود ندارد. شاید این جمله به نظر بیمفهوم بیاید اما بیایید از دیدگاه فیزیک کوانتوم به آن نگاه کنیم.
آینده ای وجود ندارد؛ در واقع آینده از تصمیمات کوچک و بزرگ، درست و غلط ما در زمان حال شکل میگیرد.
اگر و فقط اگر در زمان حال و هم اکنون، در همین روز، در همین هفته، در همین فصل درست و با درایت انتخاب صحیحی صورت بگیرد، می توانیم امیدوار باشیم آینده ای با پتانسیل مطلوب را برای رشته ورزشی خود ساختهایم.
- ارتقا جایگاه کنونی ورزش
آن لحظه که در میدان رقابت به ورزشکاران اَرِنج و برنامه و حرکت های بعدی را گوشزد میکنیم در حقیقت در حال چیدن آجر به آجر آینده همان ورزش و همان ورزشکار هستیم.
ارتقا جایگاه با مصوبه و نامه نگاری پیش نمیرود با مهارت در مدیریت منابع انرژی و پتانسیل و شناخت پتانسیل فردی و جمعی تیم شکل میگیرد.
پلان صحیح، تجربه پیشین، مدیریت بحرانهای احتمالی، پیش بینی اتفاقات پیش رو در زمان حال میتواند منجر به ارتقا جایگاه کنونی ورزش ما گردد.
- تثبیت جایگاه قهرمانی رشتههای ورزشی
کسب مهارت، گذراندن دورههای بازآموزی و ارتقا مربی، مطالعه هر روز، سرچ و پژوهش مربیان، فراگیری آخرین متدهای ورزشی باعث قهرمان پروری مکرر و در نتیجه تثبیت جایگاه رشته ورزشی ما میشود.
اجتناب از تئوری های بدون پشتوانه علمی در این مسیر، بسیار ضروری است.
- رشد و تحول ر رشته ورزشی
ایجاد زیرساختهای علمی و عملی تنها راه برون رفت رکود ورزشی است. وقتی یک نگاه پژوهشی به عملکرد کشورهای موفق در علوم ورزشی بیندازیم، متوجه لزوم فراهم سازی زیرساخت را درک خواهیم کرد.
مربی پژوهش محور، مربی ساختارشکن، مربی کنشگر، مربی همدل میتوانند زیرساخت محکم برای یک رشته ورزشی بیافرینند.
پس نقش یک مربی از چهارچوبه کلاسیک خود خارج میشود. مربی که به علم سایبرتکنیک مجهز باشد و بتواند از علوم در ارتباط، مفاهیم جدیدی را در علم ورزش پیادهسازی کند که این تجدید حیات دوباره باعث رونق و روند رو به پیشرفت رشته ورزشی گردد.
یادمان باشد تحول یک شبه نیست در ضمن حاصل فکر بکر یک مدیر هم نیست، یک روند است.
- نقش مربی برای جامعه
اگر جامعه را یک پازل در نظر بگیریم، افراد و ساختارهای انسانی هر جامعه حکم قطعات کوچک و بزرگ این پازل هستند.
فرد، خانواده، سازمان، تیم ورزشی، وانشگاه همگی ساختارهای درهم تنیده یک جامعه هستند.
یک مربی، یک فرد موثر در جامعه است. پس نقش پررنگی را در آن ایفا می کند همانند یک پزشک، یک معمار، یک دانشمند.
مربی پایهگزار یک فرهنگ، یک رویا و یک باور است.
نماد رسیدن به هدف و اعتماد به شعور فردی و جمعی است. مربی سازنده جامعه است.
1.حفظ و ایجاد نشاط
شور کودکی و نوجوانی، شعور جوانی و پختگی میانسالی هر 3 مولفه های ایجاد یک جامعه شاد هستند.
تکاپوی ارزنده ای که عقلانیت و پختگی را در خود نگاه داشته. حفظ ارزش و معیار میکند؛ گسترش صلح و ثبات میدهد.
این همان نقش غیرقابل انکار یک مربی است که رسالت وجودی اجتماعی خود را ایفا میکند و حاصل آن داشتن جامعه پرنشاط خواهد بود و فقدان آن منجر به خمودگی اجتماعی میشود.
2. حفظ و ارتقا سلامت جامعه
برای درک این موضوع کافی است لیستی از بیماریهای متداول در جوامع را از سازمان بهداشت جهانی در اختیار داشته باشیم و پروتکلهای پیشگیری همه آنها را مطالعه کنیم.
در بین همه این پروتکلهای پیشگیری یک چیز مشترک وجود دارد: ورزش اقدامی پیشگیرانه برای عموم بیماریهای رایج در جهان است؛ و این یعنی تحول سلامت جامعه در گرو نقش مربی است.
3. حفظ و ارتقا سلامت جسم و روان خانواده
خانواده، همان جامعه است، هسته ی یک جامعه است. وقتی ارتباط صحیح مربی با والدین یک ورزشکار را بررسی میکنیم متوجه نقش مربی در پرورش هستههای یک جامعه میشویم.
ارتباط پایدار، اساس سلامت تن و روان فردی و خانوادگی است و نقش مربی در آن همچون نقش یک پزشک خانواده پررنگ است.
4. رشته فرهنگ ورزش_ سلامت در عموم افراد جامعه
نگاهی به آمار فوتیها در ایران و یا سایر کشورها بیندازیم و بعد سوالاتی از خودمان بپرسیم.
اولین علت مرگ و میر دومین علت مرگ و میر و سومین علت مرگ و میر در ایران یا کشورهای دیگر چیست؟ سرطان؟ مشکلات قلب و عروق؟ مشکلات تنفسی؟
اگر رواج ورزش مثل رواج بازیهای رایانه ای باشد، اگر همه گیری ورزش همانند همه گیری کرونا باشد، اگر …
آیا سطح بالای ورزش در بالا بردن سطح سلامت و مهار بیماریهای کشنده خواهد شد؟
قطعا بله، خواهد شد.
متولی این کار شاید به ظاهر وزارت ورزش باشد اما اسمها و نمادها به تنهایی چیزی را پیشرفت نمیدهند و این نیروی مثبت این اسامی و نمادهاست که همه چیز را پیشرفت میدهد. و این یعنی رسالت یک مربی.
امید به اینکه این چند سطر گویای سوال مطرح شده باشد.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.