روزمرگی
![مقاله روزمرگی](https://kanoonptr.com/wp-content/uploads/2021/12/IMG_20230129_131425_199.jpg)
روزمرگی
روزمرگی که یکی از عوامل افسردگی است، در زندگی بسیاری از ما وجود دارد که ممکن است متوجه آن نباشیم.
سیمین بهبهانی شعر قشنگی دارد: زندگی را ورق بزن هر فصلش را خوب بخوان.
معنایی که در این شعر میبینید، معنای راستین زندگی است. با بهار خیلیها نمیرقصند، با تابستان نمیچرخند، در پاییزش قدم نمیزنند، به سلامتی خودشان و زندگی چای نمینوشند، زندگی را باید زندگی کرد، آن طور که دلت میگوید.
اگر این اتفاق نیفتد چه؟
اگر زندگی را، زندگی نکنیم، چه میشود؟ تبدیل میشوید به آلایک، یک روزمرگی.
آخرین باری که عاشقانه در پاییز قدم زدی، چه موقعی بوده؟
آخرین باری که از سر عشق برای خودت نوشیدنی درست کردی و خوردی کی بوده؟
![آیا دچار روزمرگی شده اید؟](https://kanoonptr.com/wp-content/uploads/2024/05/41b160968dfb554440c3502b8e105612-1024x640.jpg)
آیا دچار روزمرگی شده اید؟
چرا بعضی وقتها ما، دچار روزمرگی میشویم؟ و نمیتوانیم زندگی را، زندگی کنیم؟
بخشی از آن به شرایط محیطی برمیگردد. تا ما به کشور توسعه یافته تبدیل شویم فراز و نشیبهای بسیاری خواهیم داشت. به عنوان یک کشور در حال توسعه ممکن است اوضاع از اینی که هست، به مراتب بدتر شود. در مسیر توسعه یافتگی خیلی اتفاقها ممکن است بیفتد.
تضادهای فرهنگی، تضادهای فکری، تضادهای اجتماعی، فاصله بین آنچه که دولتمردان میگویند و آنچه که در ذهن ماهاست، فاصله بین آنچه در ذهن ماست و آنچه که میبینیم… همهی اینها نشانهی درحال توسعه بودن است.
کشور در حال توسعه بین حدودا 30 سال تا 100 سال حدودا مسیر خودش را پیدا میکند. این است که ممکن است واقعا به عمر ما کفاف ندهد که توسعه یافتگی را در کشور ببینیم، و این امر خیلی عادیست. همان طور که آمریکا 250 سال در این وضعیت بود یا مثلا اروپا حدود 400 سال در این وضع بود. تازه به دلیل مهاجرت نخبههای اروپایی به آمریکا این تعداد سالها برای آنها کمتر شد.
توسعه یافتن یا توسعه یافتگی در واقع به سلامت روان شما ربطی ندارد. کمااینکه این جامعه روی شما اثر میگذارد. تورم روی شما اثر میگذارد، ولی سلامت روان چیز دیگریست.
![روزمرگی](https://kanoonptr.com/wp-content/uploads/2024/05/6d0e710a3861a4965f107415f22311e4.jpg)
به عنوان مثال موقعی گفتند فاصلهی شما تا مواد مخدر در تهران بین 3 تا 5 دقیقه است. چرا شما استفاده نکردید؟ چون هنوز به آن مرحله نرسیدید و در سلامت روان هستید. این یعنی از مواد مخدر به عنوان مکانیزم دفاع روانی برای غلبه به استرس استفاده نمیکنید؛ وگرنه فاصلهی زیادی ندارید!
چرا موسیقیهای زننده گوش نمیکنید؟ چون هنوز اوضاع آنقدر خراب نشده.
اگر خیلی کارها را نمیکنید به این معنی نیست که استرس ندارید، به این معنی است که استرس هنوز نتوانسته شما را از پا درآورد. انگار زندگی فقط به کار و خانه تبدیل میشود و بچههای شما هم فقط مدرسه و خانه. هیچ چیز دیگری هم اگر اتفاق بیفتد شما را خوشحال نمیکند.
ممکن است در مقطعی اینطور شده باشید و بنا به هر دلیلی. مثلا مریضی در خانه داشته باشید و چون میخواهید از او پرستاری کنید مدتی قید مهمانی رفتن و اینها را زدید.
یا مثلا بارداری سختی در یک خانواده اتفاق میفتد و آن خانواده مدتی را نمیتوانند کاری کنند، به جز مراقبت.
یا حتی فصل کنکور بچههاست و باید بخاطر او رعایت کنند.
![روزمرگی چیست](https://kanoonptr.com/wp-content/uploads/2024/05/ca43ce274b7c0093c070e359388d6a51.jpg)
همه طعم روزمرگی را چشیدهاند و طعم خاکستری شدن را نیز چشیدهاند. روزهایی که رنگ رویشان نیست. روزهایی که حتی آرایش هم میکنید، فکر میکنید زیبا نمیشوید. انگار چیزی نمیچسبد دیگر!
انگار دیگر بهانهای برای خندیدن، برای به خود و دیگران رسیدن، وجود ندارد.
جعبهای در هر خانه هست که اندیشمندان به آن میگویند جعبهی احمقها! هر صبح که بلند میشوند آن را روشن میکنند و در هر ساعت از شبانه روز آن را تماشا میکنند که مصداق روزمرگی است. زمانی که شما بیش از حد تلویزیون تماشا میکنید زمانی است که دچار روزمرگی شدید. یعنی از حدود یک ساعت بیشتر روشن است.
زمانی که شما به تلویزیون نگاه میکنید 5 تا 7 درصد مغز شما کار میکند به نسبت توان مغز شما و IQ شما. زمانی که تلویزیون نگاه نمیکنید و خودتان کتاب میخوانید، 12 درصد است و موقعی که خودتان فکر میکنید، میشود 33 درصد.
و جالب این است که اگر 40- 50 روز یا یک فصل شما مداما به مغرتان بگویید که فکر نکن و تلویزیون نگاه کن دیگر تا آخر عمر همین رویه را پیش میگیرد و همیشه باید تلویزیون نگاه کند. بعد از مدتی آن کار را تکرار میکند. مثل مواقعی که ساعت 6 صبح بلند میشوید برای اینکه کار دارید ولی فردایش که کار ندارید هم مغزتان ساعت 6 شما را بیدار میکند.
این موارد تبدیل به الگوی ذهنی میشوند و یواش یواش شما را از فکر کردن باز میدارند و اجازه میدهید دیگران برای شما فکر کنند؛ دیگران یعنی شبکههای اجتماعی.
مثلا کسی که بیش از 20 دقیقه در شبکهی اجتماعی باشد و مثل ما موسسهدار هم نباشد دچار روزمرگی است؛ ماها باید تبلیغ در اینستاگرام و تلگرام بگذاریم، کلیپ بسازیم و در شبکههای اجتماعی آنهارا پخش کنیم… همهی اینها کلا 20 دقیقه است.
![انواع روزمرگی](https://kanoonptr.com/wp-content/uploads/2024/05/944e07a75edf9935378d722e12b709ae-1024x640.jpg)
اینکه شما از روی استوریهای دیگران بفهمید به چه کاری مشغولند یعنی روزمرگی.
چون انرژی تخلیه نمیشود و برای اینکه انرژی تخلیه شود، احتیاج به یک چیز هیجانی داریم و شروع میکنیم به انجام آن کار. و بدلیل ضعیف بودن روابطمان با دیگران مجبور به شخصی شدن هستیم؛ یعنی به موبایل پناه ببریم.
آیتمهای روزمرگی
- زمان خیلی برای شما اهمیت نداشته باشد. مثلا به کسی میگوییم که بیاید و کارهای ما را راس ساعت 8 صبح انجام دهد. 8:30 با او تماس میگیریم و میگوید تا 10 دقیقه دیگر آن جا هستم. 9:30 که به او زنگ میزنیم می گوید در اسنپ در ترافیک است! وارد موسسه میشود و شما در حال خواندن کتاب ناپلئون هستید، که میگوید آدمهای بدبخت خودشان به بدبختی خودشان کمک میکنند! و دقیقا شرح همین فرد است چون اگر راس 8 میآمد و به حرفش اهمیت میداد شما دفعهی بعد هم کارتان را به همین فرد میسپردید.
- آیتم بعدی گفتن ” دیگه چه خبر” بعد از 2 الی 3 دقیقه صحبت کردن است! یعنی برنامه ندارد و وقت زیادی دارد.
- نداشتن بازی عاشقانه. در زوجهایی که در حال آشنایی هستند، نامزد کردند یا عقد هستند یا حتی چندین سال است که ازدواج کردند. ولی بازی عاشقانهای برای آنها وجود نداشته باشد، یعنی دچار روزمرگی هستند. یعنی مسخرهترین و شوخیترین اتفاق بین یک زوج به یک روز یا شب عاشقانه بینشان تبدیل شود. اگر صحبتها محتوای کاری داشته باشد همیشه، یعنی دچار روزمرگی هستید.
- تکرار کردن عادتهای اشتباه مثل غیبت کردن. مغز مثل کامپیوتر است؛ هرچه را که تکرارشوندگی بیشتری در ذهن داشته باشد را اصل میداند. مثلا چرا میگویند تنبیه کودکان راه به جایی ندارد؟ نهایتا جلوی شما انجام نمیدهد ولی دور از چشم شما کارش را میکند! زیرا شما آن کار را تقبیح کردید و مداما به او گفتید که فلان کار ممنوع!
![روزمرگی](https://kanoonptr.com/wp-content/uploads/2024/05/1a6478252405ebcd657e00439b24e4d5-1024x640.jpg)
همهی ما میتوانیم کارهای دیگران را به نوعی نقد کنیم. چگونه؟ از سوابق مغزیای که داشتیم که به آن میگویند دوران کودکی نوجوانی، تعارضات دوران کودکی و نوجوانی، دوران جوانی و میانسالی و تعارضات آن. و این که ما روی کدام بیشتر تاکید کردیم.
- برنامه ریزی کردنِ زیاد نشانه ی روزمرگی است.
- آموزش پذیر نبودن
- یاد نگرفتن مهارت جدید
- تکرار رنگ لباس (غیر از لباس فرم شغلتان)
- سبد غذایی بین 5 تا 10 غذا خلاصه شود.
روزمرگی مثل خمیازه مسری است!
مطالب زیر را حتما مطالعه کنید
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
1 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.