تمرینات یوگا نیدرا

تمرینات یوگانیدرا

تمرینات یوگانیدرا، سبکی و سنگینی از مجموعه تمرینات متضاد است. هرسوژه‌ایی که در ذهن شما متضاد باشد می‌تواند جز این دسته قرار بگیرد.

مانند تاریکی و روشنایی. البته باید همیشه یادتان باشد که تمرینات در یوگانیدرا بر پایه‌ی مثبت‌اندیشی است. بنابراین در این تمرینات، متضادهایی مثل خیرو شر قرار نمی‌گیرند.

لزوم انجام تمرینات یوگانیدرا چیست؟

به ذهن‌تان رجوع کنید. تصور مغزتان از بدن‌تان چیست؟ از لحاظ مغز، بدن‌تان چقدر سنگین و یا سبک است؟ یا انجام یک کار یا پروژه از لحاظ مغز تا چه حد سخت و یا آسان است. اصطلاحا چقدر سبک و یا سنگین است؟

بعضی از کارها وجود دارند که آن‌ها را سخت می‌نامید و یک سری کارها هم هستند که به آن‌ها آسان می‌گویید اما همان کارهایی را که شما سخت می‌پندارید برای گروه‌ی دیگر آسان است.

ماجرا این است که در یوگانیدرا،کورتکس مغز به واسطه یک سری تمرینات که به آن‌ها متضادها می‌گویند، ( به خصوص همین تمرین سنگینی و سبکی) طوری تنظیم می‌شود که هیچ کاری نه آن‌قدر سخت و سنگین باشد و نه آن‌قدر سبک و آسان .

به طور مثال بعد از مدتی که این تمرینات را انجام دادید اگر به شما بگویند غواصی کار سختی است؟ شما می‌گویید کار هست نه اینکه کار سختی است.  و حتی اگربگویند جوشکاری زیر آب (غواصی که زیر آب می‌رود و جوشکاری پتروشیمی انجام می‌دهد) -که جز سخت‌ترین مشاغل دنیا، بر اساس طبقه‌بندی وزارت کار سراسر دنیا شناخته شده است – دیگر برای شما فقط یه کار هست و سختی آن برای مغز شما پذیرفته شده است.

بچه داری، رانندگی، تحصیل در دوره دکترا و یا پژوهشگر بودن نیز مانند مثال بالا خواهند بود چون سختی‌های ذهنی و سنگینی آن کار شکسته می‌شود.

حالا این سوال که چرا بعضی از کارها را سخت و سنگین در نظر می‌گیریم ؟

جواب این است که سختی را ما در نظر نمی‌گیریم این مغز ما است که سنگینی را در نظر می‌گیرد ولی چرا این طور است؟!

چون ما هیچ وقت ملاکی به مغز نداده‌ایم و مغز ما معیاری را برای سنجش این کیفیات ندارد. مثلا ممکن است وزن فردی از دید خودش سنگین باشد ولی برای فردی دیگر اصلا این طور نباشد حال آن که هر دو فرد یک وزن و بدن مناسبی داشته باشند  و این یعنی دو گزینه موجود در مغزکه در اینجا همان سنگینی و سبکی است.

چرا در تمرینات یوگانیدرا اول سنگین و بعد سبک را کار می‌کنید؟

یعنی از حالت معمول آرام آرام با هر تنفس سنگینی‌تر می‌شوید تا به نهایت سنگینی برسید و بعد آرام آرام متعادل می‌شوید و بعد با هر تنفس سبک‌تر شده و به اوج سبکی می‌رسید و دوباره متعادل می‌شوید و بعد تمرین را به پایان می‌رسانید.

جواب این است که اگر بتوانید ابتدا تمرین سنگینی را تحمل کنید جایزه‌اش تمرین سبکی است پس به این دلیل ابتدا تمرین سنگینی و بعد تمرین سبکی داده می‌شود که شامل دو نکته است.

نکته اول آن است اگر کار سخت را انجام دهید و جایزه دریافت کنید آن وقت می‌توانید دوباره آن کار سخت را انجام دهید.

نکته دوم آن که اگر شما از بودن در یوگانیدرا خسته شده باشید حداقل این هست که شما به قسمت خوب یوگانیدرا رسیده اید و بعد چشم‌هایتان را باز کردید و روی سبکی ثابت شده‌اید و جایزه‌تان را دریافت کرده‌اید ولی اگر برعکس این باشد، یعنی اول خودتان را سبک کنید و جایزه سنگین شدن را دریافت کنید طبق پازتیو سایکولوژی یا روانشناسی مثبت‌گرا عمل نادرستی انجام داده‌اید.

آنچه که در پایان تمرینات یوگانیدرا از شما خواسته می‌شود آن است که ابتدا متعادل شوید و بعد از تمرین یوگانیدرا خارج شوید. یعنی نه سنگینی نه سبکی، بلکه در اعتدال. این برای این است که مغزتان متوجه شود که همه چیز را  نباید لزوما به صورت سیاه یا سفید ببیند و  گزینه سومی هم برای انتخاب داشته باشد تا بتواند در تصمیم‌گیری‌ها از آن استفاده کند و در مورد مثال ذکر شده  هر کار فقط کاری است که باید انجامش دهد، نه کار سخت  و نه کار آسان.

مثلا تصور کنید ماشین شما در یک شب برفی خارج از شهر پنچر شده است. شما یک آقا هستید که همراه همسرو فرزندان‌تان در چنین شرایطی گیر افتاده‌اید و شما باید کاری انجام دهید. حالا اگر تمرینات یوگانیدرا، سنگینی و سبکی را قبلا انجام داده باشید این اتفاق برای شما فقط یک کار هست. درغیر این صورت چون مغز شما ملاک سنگینی و سبکی و یا سختی و راحتی  این کار را تشخیص نمیدهد شما حتی جرات پیاده شدن از ماشین را هم ندارید.

چند بار تمرین را تکرار کنیم؟

اصولا کسانی که می‌خواهند به درک والایی از تمرینات متضاد برسند، بعد ازانجام تمرین (بر حسب تجربه بین هفتاد تا صد وبیست بار) تا آخرعمرشان کارها را فقط به عنوان یک کار تلقی می‌کنند. کار فقط کار هست و سختی‌ها فقط یک شرایطی است که می‌گذرد.

ولی اگر تعداد تکرار تمرین کمتر باشد، فقط برای مدتی این گونه است. مثلا با انجام بین بیست تا چهل بار، فقط چند سالی  این احساس  در مغز شما ایجاد می‌شود که شما به راحتی می‌توانید کاری انجام دهید و با هر شرایطی کنار بیایید.