یاما در یوگانیدرا

مقاله یاما در یوگانیدرا

یاما اولین قدم از هشت مرحله یوگا است که براساس فهم ترجمه، تسلط و مدیریت احساسات گفته می‌شود.

موضوعی که در همه مقالات یوگانیدرا باید به آن اشاره کرد این است که یوگانیدرا هشت مرحله یوگا را در خودش جای داده است . از این رو  یاما در یوگانیدرا  وجود دارد که آن مرحله،حس آرامی در یوگانیدرا معنا می شود که یک جنبه جسمی(بیولوژیکی) و یک جنبه روانی(سایکولوژیکی) دارد.

یاما در یوگانیدرا

یاما در جنبه جسمی یوگانیدرا

در جنبه جسمی، یوگانیدرا جزء دسته تمریناتی است که انجام دادنش سبب تصحیح ترشح هورمون می‌شود و اگر هورمون‌های ترشح شده، تصحیح شوند.

یعنی رفتارها و احساساتی که به واسطه ترشح آن هورمون‌ها در بدن، سر می‌زند بعنوان یک فعل تنظیم و پالایش می‌شود و این اصلاح در رفتار، فرد را در رسیدن به آگاهی و درک فلسفه وجودی هر موضوع کمک می‌کند که این همان کاتارسیس است .

هدف یاما در یوگانیدرا

کاتارسیس به معنای به تزکیه رسیدن و به فهم یک چیز رسیدن است که به عنوان هدفی روشن دنبال می‌شود. اینکه این موضوع مطرح شود که کاری را نباید انجام داد تا این که فرد به این درک برسد که چرا نباید آن کار را انجام داد، دو مقوله کاملا متفاوت است.

هنگامی که فرد به درک موضوعی برسد معنای زیبا و اتفاق بهتری رخ خواهد داد. این  همان حس آرامی (جنبه فیزیکی) در یوگانیدرا است؛ که به واسطه تاثیر بر بدن فیزیکی روی روان نیز اثر می‌گذارد و حتی نمی‌توان تاثیر متقابل آن، یعنی تاثیر روان روی فیزیک را در نظر نگرفت.

اصولا هر چقدر که بدن وانهاده تر باشد، فرصت پیدا می کند که  بخش فیزیکی خود را بهتر تنظیم کند. هر چقدر در تلاطم باشد این فرصت کمتر است. مثل خواب معمولی که می‌تواند حکم یک تنظیم کننده بین تن و روان را داشته باشد.

یاما در جنبه جسمی یوگانیدرا

یاما در جنبه روانی یوگانیدرا

در جنبه روانی یوگانیدرا ، تصویر سازی صحیح باعث می‌شود که دسته حرکتی رفتاری صحیحی در نیمه‌آگاه و ناخودآگاه  فرد ثبت شده که می‌تواند در دنیای بیرونی به عنوان یک رفتار بازدارنده منظور شود.

مثلا اگر فردی شکارچی باشد و در یوگانیدرا برایش تصویرسازی انجام شود که فرد در شکارگاه‌اش به جای اینکه شکار کند، شکار را دنبال می‌کند. مثلا اگر پرنده‌ای جلوی فرد بنشیند آن را  دنبال می‌کند، متوجه می‌شود این پرنده غذای جوجه‌هایش را پیدا می‌کند و بچه‌هایش را در لانه‌اش تغذیه می‌کند.

آن جا متوجه می‌شود که جفتش به دلیلی از بین رفته است و فقط خودش است که باید از بچه‌هایش مراقبت کند و باید جور جفتش را هم بکشد.

پرنده باید تعداد بیشتری بال بزند همه جا را سرک بکشد تا بتواند غذای موردنیاز بچه‌هایش را به آن‌ها بدهد. فرد این صحنه‌ها و جوجه‌های ناتوانی که فقط  غذا می‌خواهند را در تصویر سازی می‌بینید. مغز این تصویرسازی را با اتفاق بیرونی(شکار) که برای این آدم می‌افتاده را مقایسه می‌کند.

بعد از دیدن آن تصاویر، تازه در فرد مقوله‌ای شکل می‌گیرد به عنوان کاتارسیس که در بالا به آن اشاره شد.

اینجا است که فرد متوجه می‌شود پرنده‌ای که روی شاخه نشسته بود از شدت خستگی برای بال زدن زیاد و رفت و آمد به لانه‌اش آنجا نشسته بوده و خستگی در می‌کرده تا به بچه‌هایش برسد و از روی  سرخوشی نبوده  است.

یوگانیدرا بجای اینکه مستقیما به فرد  تذکر بدهد که ” نکش و آزار نرسان “(یاما یا همان  بایدها و نبایدها) معنایش را در تصویرسازی مستتر کرده  و فرد آن معنا را درک می‌کند.

یاما در جنبه جسمی یوگانیدرا

بی آزاری ( آهیمسا) اولین بخش یاما در یوگانیدرا

حالا اگر فرد با انجام تمرینات یوگانیدرا  چند بار به طرق مختلف این تصویرسازی را داشته باشد  اولین وجه یاما یعنی آهیمسا را در یوگانیدرا کار کرده است و به این درک رسیده است بنابراین وقتی که می بیند یک گرگ یا خرسی از جایی عبور میکند، درک میکند که خانواده ای دارد و در حال گذراندن  زندگی طبیعی اش است.

به واسطه‌ی فلسفه یوگانیدرا فرد وادار می شود  از پورشا (آگاهی کلی)که در طبیعت وجود دارد پیروی کند و قوانین عالم را بفهد.

وقتی قانون عالم را فهمید دیگر آن کار را انجام نمی‌دهد.

نکته جالب در یوگانیدرا این است که با مثبت گویی فرد  از منفی‌های که قبلا انجام می‌داده، دست می‌کشد. یک تجربه مثبت به فرد باعث می‌شود مغز بین حقیقتی که انجام داده (مثلا شکار ) و سایه‌ای که در ذهن ایجاد شده (درحین تمرین یوگانیدرا) فرقی نمی‌گذارد، جفتشان را به عنوان یک عمل کنار همدیگر می‌بیند.

بنابراین می‌تواند این کار درست را جایگزین کرده  و  از این پس آن را انجام دهد.

مطالب زیر را حتما مطالعه کنید

دیدگاهتان را بنویسید