من قدرتمند

مقاله من قدرتمند

من قدرتمند

این مقاله به قدرت شما و در واقع من قدرتمند می‌پردازد.

شما در زندگی می‌توانید در متن بودن را انتخاب کنید یا در حاشیه بودن را انتخاب کنید. وهمان گونه کائنات با شما برخورد خواهد کرد که شما انتخاب می‌کنید.

قدرت چیست؟

قدرت در شکل متعالیش نور آگاهی بخش است و در مرتبه‌ی پایین‌تر انرژی است و عامیانه‌تر آن یک چیز مادی است مثل پول، استعداد، فکر، امکان.. است.

نور یعنی شهود یعنی چیزی به دل شما میفتد و به شکل آگاهی است.

توانایی اگر من توانمند را در شما به وجود بیاورد مابقی من ها را می‌توانید در خود به وجود بیاورید تا به من قدرتمند برسید؛ مثل من درمانگر، من سازنده، من آفریننده، من خلاق، من مدیر…

اولین عملی که باید در جهت من قدرتمند انجام دهید:

توزیع منابع انرژی است.

انرژی شما کجا می‌رود و خرج چه کاری می‌شود؟

مثلا وقتی بین خانه و محل کار فاصله ی زیاد باشد انرژی زیادی در این بین و در ترافیک از انسان تلف می‌شود.

باید لیستی از اتلاف انرژی‌های خود تهیه کنید و سعی در از بین بردن آن بکنید. مثل اتلاف وقت در فضای مجازی، پای تلفن، با افرادی که چیزی به شما اضافه نمی‌کنند…

تا وقتی این مسائل وجود داشته باشند، توزیع منابع انرژی به خوبی در شما اتفاق نمی‌افتد.

یکی از موانع توزیع منابع انرژی مناسب سریال‌ها و فانتزی‌های افراد است.

این فانتزی‌ها اعم از صحبت کردن راجع به دیگران و تمسخر بقیه است که وقتی شما میزان این فانتزی‌ها را در طول سال اندازه بگیرید بسیاری از زمانتان به آن می‌گذرد.

سریال در زندگی ما به صورت اعمال دنباله دار ماست. مثل عمل لباس انتخاب کردن که به غیر از زمانی که لباس کار می‌پوشیم، بقیه ی لباس‌هایی که می‌خواهیم انتخاب کنیم برای موقعیت‌های مختلف و زمان طولانی که ما صرف این کار می‌کنیم.

یا سریال‌هایی که در واقع تماشا می‌کنیم و زمان‌های گزافی که صرف آن می‌کنیم.

سریال‌هایی که اگر آ‌‌ن‌ها را جمع و جور کنید باعث می‌شوند زندگی شما رو به بالا می‌رود و اگر آ‌ن‌ها را جمع و جور نکنید زندگی و خودتان را از پا درمیاورند.

شما باید این سریال ها را لیست کنید و برای خودتان روشن کنید که کدامش باعث عقب افتادن برنامه‌ها و اهداف شماست و آن‌ها را از بین ببرید و حذف آن باعث می‌شود زمان ساخته شود برای زندگی جدید.

یک مانع دیگر برای توزیع منابع انرژی فرد یک لیستی دارد به نام “من نمی‌خواهم در جریانش باشم!” سرک کشیدن در زندگی دیگران و صحبت کردن در مورد آن و گذاشتن زمان زیاد برای فوضولی در شرایط دیگران در حالی که چیزی به شما اضافه نمی‌شود. وقتی جلوی پخش این اخبار را بگیریم و به اصطلاح بگوییم من نمی‌خواهم در جریانش باشم وقتمان را نجات می‌دهیم.

از موانع دیگر توزیع منابع انرژی نداشتن سبک است و در واقع نداشتن سبک زندگی سالم. برای برخی با دانش آیورودا، برخی با طب مدرن، برخی با نوعی ورزش خاص بدست می آید.

اگر مهارت های خودتان را بالا نبرید و وارد تکنولوژی‌های به روز نشوید و پیشرفت نکنید، دنیا به سرعت شما را از چرخه خارج می‌کند چون رشد نمی‌کنید و انگار قلب و مغز شما از کار افتاده است.

پلن برای روابط مسئله‌ی بسیار مهمی است یعنی شما چگونه می‌خواهید عمل خود را بالا ببرید و با چه کسانی در میان بگذارید و آن را انتشار دهید. تکنولوژی و تکنیک را فرا بگیرید و اطرافیانتان را با این افراد پر کنید که باعث پیشرفت شما شوند.

پادکست بسازید و پادکست گوش دهید. علم خود را گسترش دهید و از علم دیگران یاد بگیرید.

تقویم کاری داشته باشید. یک دفتر زیبا و جلب توجه کننده برای خودتان تهیه کنید و تمام برنامه های خودتان را بنویسید. یک نصفه روز در هفته برای خودتان اختصاصا داشته باشید و فارغ از هرچیزی باشید.

هر ماه سفری حداقل یک روزه داشته باشید و از محل زندگی خود خارج شوید و برای آن برنامه ریزی کنید. در هر فصل هم سفر 2/3 روزه داشته باشید.

در انتهای این سررسیدی که برای خود تهیه کردید غذاهای مورد علاقه ی خود را بنویسید و خوراکی‌هایی که خیلی دوست دارید و جاهایی که آن‌ها را عرضه می‌کنند را در آن ذکر کنید که حتما در وقت‌هایی که برای خود می‌گذارید آن‌ها را بگنجانید.

همه چیزهایی که استفاده‌ی روزانه تان است را +15% در دفترتان بنویسید که همیشه در آخر یک هفته مواد تازه خریداری کنید و برای خرج پولتان برنامه ریزی دقیق داشته باشید.

تاب آوری

شما موفق هستید وقتی که بدنتان سالم باشد پس باید تاب آوری جسم را بالا ببرید. باید ویتامین ها و مینرال‌ها را متناسب با نیاز بدن مصرف کنید.

وقتی تاب آوری تان را بخواهید از نظر روانی بالا ببرید باید کارهایی را انجام دهید که حالتان را خوب کند؛ برخی ممکن است با انجام کارهای مذهبی و ارزشی خودشان حالشان خوب شود. ممکن است برخی با خرید کردن، برای خودشان وقت گذاشتن، کلاس رفتن، خوردن خوراکی های خوشمزه، پیاده روی، کارهایی که از نظر روانی آن‌ها را تخلیه کند و … تاب آوری روانیشان بالا رود.

می‌توانید دفتری برای خودتان تهیه کنید و تعیین کنید چه چیزهایی حالتان را خوب می کند.

وقتی وارد جمع‌های مفید می‌شویم و صحبت‌های سودمند در آن ردو بدل می‌شود باعث می‌شود تاب آوری اجتماعیتان بالا رود.

مدیریت ابهام

ابهام داشتن یعنی گنگ بودن، گیج بودن. ابهام در هر زمینه شما را دچار انجماد می‌کند. این منجمد شدن باعث می‌شود شما در هر قسمتی از زندگی هستید متوقف شوید.

توقف ایجاد شده درنهایت سلول‌های مغزی شما را از بین می‌برد و مرگ اعضای داخلی بدنتان شروع شده چون اگر هر روز شوک سالم به آن‌ها وارد نشود فکر می‌کنند دیگر زندگیشان به پایان رسیده است و باید یواش یواش بمیرند.

باید لیستی تهیه کنید از ابهامات زندگی‌تان؛ وزنم چی میشه؟ شغلم چی میشه؟ سلامتیم چی میشه؟ قراره با کی ازدواج کنم؟

ماندن در حقیقت

شما برای هرچیزی که برای آن زمان بگذارید به آن میرسید. پس برای اینکه قدرتمند باشید باید حقیقت‌های زندگیتان را پیدا کنید و برای آن وقت بگذارید؛ واقع نگر بودن، در متن باشید و در حاشیه نبودن، دچار توهم نشدن…

خیلی مواقع خیلی افراد ما را از حقیقت دور می‌کنند و نظراتی می‌دهند که در حیطه تخصصی‌شان نیست و باعث می‌شوند ما در حقیقت نمانیم. باعث می‌شوند دلمان بریزد و فلان کار را انجام ندهیم و ترس به ما تزریق می‌شود.

پس ما آن کار را انجام نمی‌دهیم و در ابهام می مانیم و منجمد می‌شویم. پس از چندین سال می‌بینیم در هر بعد از زندگی‌مان منجمد شده‌ایم.

وقتی برای حقیقت خود جستجو می‌کنید و زمان می‌گذارید هستی تلاش شما را می‌بیند و از راهی آن حقیقت را به شما نشان می‌دهد. اقتدار به دست آوردن هر چیزی را پیدا می‌کنید در صورتی که زمان مناسبی را صرف بدست آوردنش کرده باشید.

مثل فردی که آنقدر یوگا کار کرده که جزئی از وجود و جسمش شده و می‌تواند حرکاتش را به راحتی انجام دهد. این فرد زمان متناسبی را برای رسیدن به این مرحله گذاشته و در حقیقت آن است.

اگر شما تلاش زیادی کردید ولی هنوز به نتیجه‌ی دلخواه نرسیدید، ممکن است راه را حتی خیلی کم ولی اشتباه رفته باشید و با انحراف راه را گم کرده باشید.

هدف را نباید عوض کنید و به دنبال اهدافتان بروید حتی اگر تلاش کردید و به آن نرسیدید. مدام راه‌های رسیدن به هدف‌تان را عوض کنید که بالاخره به آن برسید. مسیر رسیدن به هدف را هموار کنید. اگر آن اهداف برای شما نبودند اصلا به ذهنتان خطور هم نمی‌کردند.

چیزی که باید به آن اهمیت بدهیم مهارت جمع آوری اطلاعات است؛ یعنی برای هر هدفی که دارید باید برایش اطلاعات ذخیره کنید. اطلاعات شامل یک سری اطلاعات بیس و پایه است و اصل کار است و دیگری شامل اخبار آن است.

همه‌ی این‌ها را باید تفکیک شده برایش جمع آوری کرد. مثلا شما می‌خواهید یوگا یاد بگیرید. ممکن است چند مقاله ی علمی بخوانید که یوگا اثر دارد یا ندارد. ولی این‌که شما بدانید در اطرافتان چه جاهایی کلاس یوگا برگزار می‌شود، خبر آن است.

برای هرکاری باید این را انجام دهید وگرنه منجمد می شوید و در حقیقت نیستید. شما باید پیگیر چیزی باشید.

کسانی که می‌خواهند بیزینس کنند هم باید این‌گونه باشند. آن‌ها باید بفهمند شما به چه احتیاج دارید و آن را در اختیار شما قرار دهند. و زمانی این کار را بکنند که شما را تبدیل به مشتری خود بکنند و جزو خریدارهای مدام باشید.

کسی که اطلاعات دارد از بقیه قدرتمندتراست. پس برای رسیدن به هدف باید فایلی در ذهنتنان باز کنید و ببینید اطلاعات پایه و اخبارتان چیست. اگر هدف یا انگیزه ای ندارید باید برایش وقت بگذارید و آنرا پیدا کنید چون یا انرژیتان را جایی از دست داده اید و یا اصلا بلد نیستید انگیزه برای خود بتراشید.

ارائه ی آسانسوری مهمترین قسمت جمع آوری اطلاعات است. ارائه ی آسانسوری یکی از ابداعات مدیریت و بیزینس است. یعنی در مدت زمان کوتاه بتواند هدف مشخص، راه رسیدن به آن، افرادی که احتیاج دارد برای رسیدن به هدف و… همه مشخص باشند. وگرنه مغزتان گیر می‌کند که بالاخره از کدام راه بروید.

مطالب زیر را حتما مطالعه کنید

دیدگاهتان را بنویسید