برای انجام مدیتیشن بگذار نور باشد، آماده باشد.
این مدیتیشن رو می توانی در حالت نشسته یا خوابیده انجام بدی.
جای راحتی رو برای خودت انتخاب کن، در وضعیتی که می خواهی مستقر شو، و اطراف نگاه کن و به همه چیز خوب دقت کن.
با این کار به چشمهات هم داری ورزش میکنی.
حالا خیلی آروم چشمهات رو ببند.
به تنفست آگاه باش، به دم و بازدم. به محض این که به تنفست آگاه می شی، آگاهیت از همه اطراف به بدنت برمی گرد و تو برای انجام هر مراقبه یا مدیتیشنی بهش احتیاج داری.
به دم و بازدم آگاه باش. به بدنت آگاه باش، به همین وضعیتی که درش هستی. دستها، پاها، تنه، سر و گردن.
به صدا ها گوش کن. هر صدایی که در اطرافت هست. صدای من، صدای موسیقی و هر صدای احتمالی که ممکنه تا پایان تمرینت باز هم به گوشت برسه. به صدا ها گوش کن. به صداها گوش کن. که ممکنه تا پایان تمرینت باز هم به گوشت برسه.
زبونت رو به سقف دهنت بچسبون. به زمان آگاه باش. به کل بدنت آگاه باش.
آگاهی و حواستتو ببر، به کمربند لگنی به پایین. لگن، رانها، زانوها، ساق پاها، ساق پاها، رانها، زانوها، ساق پاها، پاشنه پاها، کل هر دو پا. به پاها آگاه باش. به ماهیچهها، به استخوانها، پوست، از درون نجوا کن. بگذار نور باشد.
به جای همه ی خستگیها، درد ها، با خودت، دردها، با خودت، مدام و آرام نجوا کن. بگذار نور باشد. و اجازه بده تمام پاها پر از نور سفید بشه. بگذار نور باشد.
به حفره شکم، به تمام حفره شکم توجه کن. به اندام داخلی، با خودت نجوا کن. بگذار نور باشد. بگذار تمام حفره شکمت پر از نور سفید بشه.
به قفسه سینت فکر کن. به قفسه سینه و کل ستون فقراتت. بگذار نور باشد. اجازه بده نور سفید کلشو احاطه کنه. آرام با خودت نجوا کن. بگذار نور باشد.
به دست ها و سر و گردن آگاه باش. به شانه ها و گردن. گوش ها و چشم ها. بگذار نور باشد.
به کل بدن، به ریهها، به کل بدن، به جریان نور در کل بدن آگاه باش. اجازه بده که نور سفید کل بدن تو احاطه کنه. نسبت بهش آگاه باش.
این اراده ی دوست داشتنی. تویی که اجازه میدهی نور آگاهی بخش، بدن یا هر قسمت از وجود تو رو احاطه کنه. اراده کن.
به افکار نگاه کن. به افکار. به افکاری که تو رو به گذشته میبره نگاه کن.
هر فکری که در تو شادی، غم، ناکامی یا پیروزی را یادآور میشه فکر کن. کل گذشته. به جای همش، نجوا کن، بگذار، نور باشد.
به جای همهی گذشته. همهی شادیها، همهی ناکامیها، همهی روزهای تلخ و شیرینی که گذشته. بگذار، نور باشد.
به افکار نگاه کن. به آینده، امیدها، آرزوها، قول و قرارها، به همهی بایدها و نبایدها. به همهش آگاه باش. با خودت، نجوا کن. بگذار، نور باشد.
به جای همهی اون، امیدها، آرزوها، نقشهها، پلنها، بگذار، نور باشد.
به همین لحظهای که توش هستی، نگاه کن. همین لحظه. همین حالها، همین فکرهایی که همین الان داره میره و میاد.
حتی به این که نشستی، حتی به این که همین الان داری یک تکنیک انجام میدی. با خودت نجوا کن. بگذار، نور باشد. و همچنان، در روان خودت، آگاه باش. به رنگهایی که میشناسی فکر کن. رنگها، کلمات، جملهها، جملههایی پر از احساس، جملههایی پر از درد، به کل احساست فکر کن.
به عواطف، دانش، به کل وابستگیهات روی این کرهی خاکی، نجوا کن. بگذار، نور باشد. بذار جای همش، نور سفید باشد. نور آگایی بخش.
به کل زندگیت فکر کن. روزهایی بود که همه چیز بازتابی بود از نگرانیها، دردها، نجوا کن. بگذار، نور باشد.
روزهایی بود همه چیز بازتابی بود از امید و آرزوها. بگذار، نور باشد.
بگذار همهی وجودت در این جمله خلاصه بشه. بگذار، نور باشد. بذار نور از همهی وجودت برگرده. همهی افکارت، همهی جسمت، سلول به سلول.
بذار از ماتریکسی که برای خودت خواستی خارج بشی. بذار از وجود ذهنی خودت خارج بشی. این حافظه رو پاک کنی و دوباره با نور ایجاد کنی.
همهی قوانین دست و پاگیری که برای خودت گذاشتی رو پاک بکنی و دوباره و این بار با نور ایجاد کنی. اجازه بده ذهنت به جای افکار پر بشه از آگاهی. بگذار نور باشد.
اجازه بده تصویر تو از زندگی جایگزین بشه با نور آگاهی بخش. بگذار نور باشد.
به کل وجودت آگاه باش. به احساسی که کل وجودت رو فراگرفته توجه کن. به این که آدم میتونه با اراده خودش همهی شبکههای افکارش رو از نور بسازه. و به جای همهی کلمات همهی قراردادهای انسانی اجازه بده که نور آگاهی بخش جای گزینش بشه.
به بدنت آگاه باش. به دم و بازدمت آگاه باش. به دستها و پاها حرکات ریز و کوچیک بده. اجازه بده یواش یواش فرکانس مقصد بالا بیاد.
نفسهای راحت بکش. دستها تو بیشتر حرکت بده. آرام کف دستها تو بذار روی چشمات. حالا کف دستها تو محکم به هم بمال. محکم دوباره بذار روی چشمات. چشماتو ماساژ بده. پیشونی تو ماساژ بده. روی سرت روی شونهها دست بکش.
به خودت کش و قوسی بده. نفسهای راحت بکش. لبخند بزن. با یه لبخند چشماتو باز کن. این مدیتیشن رو میتونی هر هفته یک بار هر هفته فقط یک بار انجامش بدی.
در نور باشیم.