پاکسازی بهاره
پاکسازی بهاره
همیشه در کارگاه های پاکسازی دو روش وجود دارد؛ روش اول مختص بچه های یک رشته است. مثلا برای بچه های رشتهی آیورودا که بر اساس آن ها درسنامه را میبندیم و بهشان می گوییم که دقیقا چه کاری باید انجام دهند و همه مثل هم هستند.
در روش دوم افراد یا یک دست نیستند و از رشتههای مختلف هستند و یا اگر در یک حیطه هم فعالیت میکنند فعالیتشان به حدی نرسیده که به خودشان یک برنامه ی مخصوص بدهیم؛ بنابراین اطلاعات اصلی را به آن ها میدهیم و بقیهی کارها را خودمان به عنوان مجری انجام میدهیم.
در این مقاله از روش دوم استفاده میشود. یعنی شما خودتان را به مجری و مربی سلامت خود سپردهاید. زیرا فرد اطلاعات و دانششان در این زمینه بالاست و مسئولیت مراقبت از گروه را به عهده دارد.
طبع هر کس مشخص و منحصر به خود است و طبیعتا تغییر فرمول برای هر کس با توجه به طبعش مشخص میشود.
پاکسازی اول:
پاکسازی یونی
اول هر فصل، روزهای اعتدال همان فصل است و معتدلترین حالت آن فصل محسوب میشود. مثلا 10 روز اول بهار معتدل ترین روزهای فصل بهار است.
در اقلیم 4 فصل ایران برای در نظر گرفتن فصلها باید آب و هوای آن مکان را در نظر بگیریم؛ مثلا در تهران ممکن است اول فروردین آب و هوای بهاری مشخص باشد ولی در خوی و همدان و شهرکرد نشانی از بهار هنوز پیدا نباشد و 10 الی 15 روز طول بکشد؛ پس در واقع آغاز فصل از باب آب و هوای آنجا بیشتر مد نظر است. یا به طور مثال در کیش آب و هوای بهاری از اواسط بهمن کاملا پیداست.
4 تا 7 اقلیم متفاوت برای ایران در نظر میگیرند اما 4 اقلیم کوهستانی، کوهپایهای، ساحلی و کویری را اصلیترین اقلیمهای ایران مینامند که بهار در هر اقلیم زمان متفاوتی اتفاق میافتد.
زمانی که راجع به اعتدال بهار صحبت میکنیم یعنی طول شبانه روز هم با هم تناسب و برابری دارد. اول فصل پاییز هم از اعتدال طول شبانه روز برخوردار است.
شما در نیم کرهی شمالی هستید و در حال ورود به فصل بهار میباشید؛ اگر در اعتدال پاییزه قرار بگیرید نیم کرهی جنوبی وارد فصل بهار میشود. اکنون که ما به فصل بهار میرویم نیم کرهی جنوبی وارد فصل پاییز میشوند و این اختلاف میزان زاویه ی زمین با خورشید و محور حرکتی زمین به دور خورشید را هم باید حساب کنیم.
فصل بهار مقدار روزهای معتدلش بیشتر است به همین دلیل انجام تغییرات در آن راحت تر است تا پاییز. در پاییز روزها هم شروع میکند به کوتاه شدن ولی در بهار روزها بلندتر میشوند و اعتدال بهتر نمایان میشد و فرصت بهتری برای انجام تغییرات است.
اصل پاکسازی بهاره و در کل پاکسازی به برطرف کردن رادیکال های آزاد اختصاص مییابد. رادیکالهای آزاد باید از بدن خارج شوند و وقتی خارج میشوند شما میگویید که پاکسازی اتفاق افتاده است.
رادیکالهای آزاد به 3 صورت در بدن بک موجود زنده وجود دارند:
- در حالت مولکولی
- در حالت الکترونی
- در حالت یونی
هر کدام از این حالتها روشهای پاکسازیشان باهم فرق میکند و حتی روشهای ایجادشان نیز باهم متفاوت است.
شما در نیم کرهی شمالی هستید و در حال ورود به فصل بهار میباشید؛ اگر در اعتدال پاییزه قرار بگیرید نیم کرهی جنوبی وارد فصل بهار میشود. اکنون که ما به فصل بهار میرویم نیم کرهی جنوبی وارد فصل پاییز میشوند و این اختلاف میزان زاویهی زمین با خورشید و محور حرکتی زمین به دور خورشید را هم باید حساب کنیم.
فصل بهار مقدار روزهای معتدلش بیشتر است به همین دلیل انجام تغییرات در آن راحت تر است تا پاییز. در پاییز روزها هم شروع میکند به کوتاه شدن ولی در بهار روزها بلندتر میشوند و اعتدال بهتر نمایان میشد و فرصت بهتری برای انجام تغییرات است.
اصل پاکسازی بهاره و در کل پاکسازی به برطرف کردن رادیکالهای آزاد اختصاص مییابد. رادیکالهای آزاد باید از بدن خارج شوند و وقتی خارج میشوند شما میگویید که پاکسازی اتفاق افتاده است.
رادیکالهای آزاد به 3 صورت در بدن بک موجود زنده وجود دارند:
- در حالت مولکولی
- در حالت الکترونی
- در حالت یونی
هر کدام از این حالت ها روشهای پاکسازیشان باهم فرق میکند و حتی روشهای ایجادشان نیز باهم متفاوت است.
فرض کنید همیشه نشسته باشید؛ مقدار پیغامهایی که از مغز به پا میرود یا بالعکس به واسطهی اینکه شما یک جا نشسته اید در قسمت تحتانی بدن بلوکه انرژی اتفاق میافتد و خون رسانی و عصبرسانی مثل شرایط نرمال صورت نمیگیرد. پیغام یا خونی که باید رفت و آمد کند در آن نواحی به سختی آن کار را انجام میدهد.
این باعث میشود یک میدان مغناطیسی بدن به هم بخورد. وقتی این میدان مغناطیسی بهم میخورد در یوگا یا آیورودا برایش 2 روش در نظر گرفته میشود:
- یوگای تبتی باید انجام دهید.
- سلام بر خورشید را باید انجام دهید.
یوگای تبتی چند حرکت است. وقتی شما آن حرکات را به آن مقدار اصلی اجرا کنید توازن بین الکترومغناطیس بدنتان در قسمتهای مختلف بدن برقرار میشود.
اگر سیکل 12 حرکت سلام بر خورشید را انجام دهید، توازن یونی در بدن اتفاق میافتد. به واسطهی این توازنی که اتفاق میافتد شما از شر بادها خلاص میشوید. بادها جریانات مغناطیسی که ایجاد ضعف، سرما، درد در قسمتهای مختلف بدن میکند و بعد جایشان را عوض میکنند.
مثلا شما در پاهایتان احساس سرما میکنید، بعد از چند ساعتی حس میکنید احساس سرما در پاهایتان نمیکنید و این سرما در شکمتان احساس میشود و انگار چیزی درون بدن شما میچرخد؛ دردهایی که میچرخند؛ افت فشار و دمایی که میچرخند که باعث میشود بدن شما در حالت سرحال نباشد.
پاکسازی دوم:
الکترونهای آزاد
این پاکسازی الکترون های آزاد است.
بر فرض مثال شما غذای فست فود بیرون با قیمت و کیفیت پایین میخورید. این باعث میشود آ ت پ کمتری ساخته میشود. بقیهاش هم خاکستر بدرد نخور درون سلولی تبدیل میشود که یک سری الکترون هستند.
به محض اینکه این الکترونها در بدن آزاد میشوند وقتی وارد مغز و باقی اندام های بدن میشوند عملکرد این اندام را بهم میزندد. وقتی عملکرد این اندامها بهم بخورد شروع به ساختن الکترون آزاد میکنند.
افکار منفی شکل میگیرد، آریتمی قلب شکل میگیرد، آریتمی در تنفس شکل میگیرد، برهم زدن ریتم صحیح روده ها شکل میگیرد، پرکاری یا کم کاری طحال، پر کاری یا کم کاری معده که باعث دل پیچه یا یبوست و رخوت و.. انواع این اتفاقها میافتد.
تاثیرات این غذای بیکیفیت خوردن، ساعتها یا روزهای بعد خودش را نشان میدهد در نتیجه ما متوجه مضرات این چیزی که خوردیم نمیشویم. ولی به آرامی الکترونهای آزاد بیشتری نسبت به غذای باکیفیت در بدن ما تولید میکند و ریتم اندامها را برهم میزند.
11 اندام داخلی از این الکترونها آسیب میبینند: مغز، کبد، کیسهی صفرا، کلیه، چکید (یک نوع کبد است)، قلب، طحال، تحال، آپاندیس (که یک اندام نیست عضوی از یک اندام است)، رودهی کوچک و روده ی بزرگ، مثانه، معده.
5 عضوی که در فعالیت کردن به درد ما می خورند: ریه، کلیه، کبد، طحال، قلب.
5 عضوی که وقتی ما استراحت میکنیم به درد ما میخورند: رودهی بزرگ، مثانه، رودهی کوچک، کیسه صفرا، معده.
و عضوی که همیشه به صورت ثابت بین این دو گروه در حال فعالیت است مغز است.
طحال بیشتر در زمان فعالیت شما کار میکند معده بیشتر در حال استراحت شما.
به همین دلیل است که لحظهای که در حال انجام کاری هستیم نباید چیزی بخوریم چون سو هاضمه میگیریم؛ زمانی که در حال کار کردن هستیم طحال پرکارتر است ولی غذا در معده وارد میشود و طحال انرژی معده را برای خودش استفاده میکند تا کار کند؛ بنابراین وقتی غذا میخوریم نباید کار کنیم.
هیچوقت نمیشود که رادیکال آزاد نداشته باشید، ولی میتوانید در حداقل رادیکال آزاد خود را حفظ کنید. مثلا اول هر فصلی پاکسازی انجام میدهید به خصوص فصل بهار، و در طول فصل هم باید مراقب افکار و تغذیه ی خود باشید تا رادیکال آزاد بیشتری تولید نشود.
5 راه خروج مواد زائد در بدن ما عبارتند از:
- تعریق
- ادرار
- مدفوع
- تنفس
- عادت ماهانه در بانوان
راههای مختلفی برای از بین بردن الکترونهای آزاد پیشنهاد میشود. مثل چسباندن چسبهای مخصوص یا حجامت یا زالو انداختن و… که در طی زمان تاثیر آنها انکار شد.
در صورتی که تمرینهای صحیح تنفسی و استفادهی صحیح از تنفس مثل کلاسهای پرانایاما میتوانند تاثیرگزار باشند؛ یعنی پاکسازی از طریق تنفس.
یا اگر شما بتوانید از طریق دمنوشها، طب فشاری یا طب سوزنی کاری انجام دهید که کلیههایتان کمی بهتر کار کند، پاکسازی از طریق ادرار اتفاق میافتد. ولی مثلا بادکش نمیتواند این تاثیر را داشته باشد.
بادکش میتواند در پاکسازی یونی بلوکههای انرژی را در بدن جابه جا بکند، ولی در الکترونی و مولکولی به واسطهی اینکه حجم عملکرد روده ایتان بالا میرود و سرعت دفع مواد زائد و مدفوع از بدنتان بیشتر میشود رادیکال آزاد بیشتری بیرون میرود.
یا اگر تنظیم کنندهای برای کلیه خوردید، چون شبکهی عصبی کلیه، مثانه و اندام جنسی در مردها و زنها باهم یکی است، چون خانمها سیکل ماهانه دارند، یک مقدار حجم خونی که دفع میکنند بیشتر است. بنابراین میتوانیم بگوییم رادیکال آزاد بیشتری دفع میشود.
از هر کدام از این 5 راه مقداری از رادیکال آزاد بیرون میآید و به آن پاکسازی از طریق 5 راه طبیعی بدن میگویند و به واسطهی آن الکترونها هم بیرون میروند.
عملکرد ریه و کبد بهتر میشود؛ ولی اینکه تمرین اختصاصی برای پرانایاما داشته باشیم هم خواهیم داشت. تنفسهایی که میتوانند رادیکالهای آزاد را از ریه و خون پاکسازی بکنند. چون یک چهارم تا یک پنجم از خون کل بدن در ریههاست تا اکسیژن برساند و دی اکسید کربن را تحویل بگیرد و با تمرینهای پرانایاما این پاکسازی اتفاق میافتد.
پاکسازی سوم
مولکولها
با خوردن غذاهای ناسالم و پیچیده و همچنین اضافه کردن مایعات و ترشیها در کنار آن غذا، بزاغ دهان و شیرهی معده و روده (شیره ی صفرایی و شیره ی سودایی) هم به آن غذا اضافه میشوند و همه باهم چند ساعتی در رودهها میمانند و کم کم خوراکی های دیگر هم به آن اضافه میشوند.
هر کدام از اینها یک فرمول شیمیایی دارند و یک زنجیرهی مولکولی جدیدی از روی هم غذا خوردنهای متعدد ساخته میشود. در نهایت اینها تبدیل به رادیکالهای آزاد در شکل مولکولی میشوند.
این مولکولها در بدن به سلولهایی که پیر شده اند میچسبند و خود را تکثیر میکنند و در نهایت به سرطان، زخم معده، هموروئید، سنگ کلیه، سکتهی قلبی… حتی اگر ارث هم نداشته باشد .
به واسطهی دمنوشهایی که ما آماده میکنیم میتوانید رادیکالهای آزاد را خارج کنید. ولی به این شرط که دوباره خودتان باعث ساخته شدنش نشوید. وقتی شما چند روزی در معرض رادیکالهای آزاد کمتری باشید کمتر میل به خوردن غذاهای غیرمفید پیدا میکنید.
نه اینکه بخواهید جلوی خود را بگیرید اصلا میل به خوردن پیدا نمیکنید و بدن شروع به سالم شدن میکند.
سلولهای جدیدی که در بدنش تولید میشوند با رادیکال آزاد کمتری تولید میشوند. چیزی که بخواهد ریتمشان را بهم بزند خودشان آن را پس میزنند. مثلا پرخوری عصبی ناخودآگاه کمتر یا قطع میشود.
کارگاه پاکسازی بهاره قسمت دوم
اعراض نفسانی در تشکیل رادیکالهای آزاد نقش دارد. اعراض نفسانی همان چیزی است که در دنیای مدرن ما رشته ی آن را خواندیم: روانشناسی بالینی. و اینکه بتوانیم اعراض نفسانی آدم ها را مدیریت کنیم؛ مثل خشم، افسردگی، اضطراب، حملههای پنیک، حرکت و سکون؛ یعنی هر آدمی حرکت و سکون در بدنش با مقدار حرکت در فکرش و سکون در ذهنش تعادل دارد یا خیر؟
مثلا به فرد میگوییم چند ساعت کاری انجام دهی که بدنت حرکت کند تا از سکون جسمانی خارج شوی. یا مثلا فردی حرکات جسمانی خوب و کامل انجام میدهد باید سکون در ذهن را یاد بگیرد. یعنی طوفان ذهنی دارد باید یاد بگیرد به سکون ذهنی برسد و به واسطهی تنظیم کردن اعراض نفسانی یا همان حالات مختلف روحی در فرد باعث میشود وی اعتدال را در بدنش احساس کند.
اعراض نفسانی روی 10 اندام داخلی شما که راجع به آن صحبت کردیم تاثیر میگذارند. یعنی همان طور که فردی که عصبی است معده درد میگیرد باید راجع به بقیه ی عاداتش هم بدانید؛ ممکن است فردی معده درد داشته باشد و عصبی باشد یا عصبی میشود دچار معده درد شود. به اینها میگویند روانی تنیها. باعث میشوند قسمتی از جسم یا روان درگیر شود.
به وسیلهی دانستن آن میتوانید به یک خود ارزیابی برسید.
مثلا زمانی که با فردی هم خانه هستید که وسواسی است که باعث تاثیر گذاشتن روی شما میشود و شما هم حالت های وسواسی را پیدا میکنید و این روی بد عمل کردن کلیه اثر میگذارد؛ بد عمل کردن کلیه هم میتواند باعث وسواس شود.
هر چیزی که باعث شود عملکرد صحیح عضوی برهم بخورد باعث اختلال میشود.
همهی این ها باهم رابطه دارند. مثلا اعراض نفسانی مثل غم سراغتان بیاید ولی با هیچکدام از اندام های داخلیتان در ارتباط نباشد.
حس دو دلی، ترس از مرگ، وسواس، هراس از اینکه نکند اتفاقی بیافتد… باعث مختل کردن عملکرد کلیه میشوند.
خوردن بیش از حد آب گرم و داغ در روز مثل خوردن دمنوش، چای، قهوه باعث ایجاد مشکل در کلیه میشود.
خوردن نمک زیاد، خوردن غذاهای تند، زیاد خوردن یا اصلا نخوردن کلسیم باعث مشکلات کلیوی میشود.
انرژی و میل جنسی به کلیه مرتبط است. اگر مشکلی در این حس وجود داشته باشد و زیاد از حد بشود که مثلا فرد با کسی بهجز همسر خود در ارتباط باشد به اختلال در عملکرد کلیه و مثانه مرتبط میشود. فکر کردن به عمل جنسی اشتباه یعنی کج کاری جنسی در حد فکر عملکرد کلیهی اشتباه است.
کلیهی سالم به شما احساس قدرتمندی در غلبه ی به مشکلات میدهد و شما را خستگی ناپذیر میکند. رابطهی جنسی صحیح، کار که جوهرهی انسان است؛ این احساسات را کلیه و مثانهی سالم به شما میدهد.
احساس افسرده بودن و افسرده شدن با طحال است؛ اما حس خیرخواهی و کمک به دیگران و به عهده گرفتن کارها هم با طحال است.
مسئولیت پذیزی بیش از حد هم با طحال است. انواع نان با پخت متفاوت، سیب زمینی، انواع برنجها، انواع ماکارونیها و رشتهها… درکل شاخهی کربوهیدراتها هم تغذیه کنندهی طحال هستند در مقدار کم، هم دشمن طحال هستند در مقدار زیاد. یعنی خودش سم خودش است.
مثلا اگر به شما میگویند اندازهی مربع کف دستتان نان بخورید بیشتر از آن باعث آسیب به طحال میشود. آن گاه به شما حس افسردگی و عذاب وجدان میدهد همانطور که احساس مسئولیت پذیری و یا گردن گرفتن همه چیز را میدهد یا برای هر چیزی پیش قدم میشود.
پس دشمن و غذای طحال کربوهیدرات است در صورتی که به میزان باشد یا نباشد.
باید توازن وجود داشته باشد از یک طرف احساس افسردگی میدهد از یک طرف سلامت روان میدهد؛ از یک طرف وفای به عهد میدهد از طرف دیگر احساس عذاب وجدان میدهد که در موارد مختلف خود را خطاکار میداند. ولی در معده پذیرش افکار و هضم افکار اتفاق میافتد و باید هر دو این عضو سالم باشد.
قلب و روده ی کوچک
اولین احساس در قلب عشق جهانی داشتن است. من عاشق همهی این کائنات هستم. یک تابلوی نقاشی بی نظیر است. عشقی گسترده فرای همهی انسانها و موجودات.
هر کسی یک انرژی الهی در وجودش دارد مگر اینکه خلافش ثابت شود. عشق جهانی یعنی عشق به خود. یعنی فرد به خودش اهمیت میدهد و چون میداند همه از یک نوع و جنس هستیم به دیگران هم اهمیت میدهد، که هم بستگی نامیده میشود. ولی فردی که به این موضوع پیوستگی اهمیت نمیدهد حالتهای آدمهای خودخواه را دارد و به غیر از خودش به کسی یا چیزی اهمیت نمیدهد.
در رودهی کوچک جذب این 3 عشق اتفاق میافتد؛ هم بستگی، پیوستگی و عشق پایدار. عشق پایدار در واقع کمک کردن و بالا کشیدن یکدیگر است و هم دلی برای پیشرفت دو طرف و حامی یکدیگر بودن.
در رودهی کوچک همه اینها نتیجهی جذب خوب غذا و جذب خوب این نوع آدمها است.
در مواد غذایی هم هل، زعفران، دارچین، وانیل که ادویههای شیرین هستند که در شیرینیجات هم استفاده میشوند؛ در عملکرد قلب و رودهی کوچک تاثیر دارد.
کبد و کیسه ی صفرا
خیلی ترش، خیلی تلخ، خیلی شور، پر روغن، پر ادویه خوردن غذاها باعث آسیب به کبد و کیسه صفرا می شود. استفاده از غلات، سیفی جات، غذاهای آبپز، گوشت سفید و قرمز به میزان متناسب در هفته برای پاکسازی کبد و کیسه صفرا مناسب است.
خوردن گوشتهای نپخته یا کم پخته باعث آسیب فراوان به کبد و کیسهی صفرا و حتی معده و روده میشود و هزینهی بدن برای هضم این غذاها زیاد میشود.
غذاهای خیلی هورمونی و خیلی چرب مثل دنبلان یا مغز و چشم و بناگوش و یا جگرگوشه و حتی انواع پروتئین ها که در ورزش مصرف می کنند.
کبدی که شما دارید بین 400 تا 700 سال در شرایط آزمایشگاهی نگه دارند و مدام روغن مایع یا جامد، ادویههای زیاد به آن وارد شود، 700 الی 80 سال طول میکشد تا بتواند روغن را هضم بکند.
روغن مایع، روغن زیتون، روغن کنجد، روغن حیوانی… فرق نمیکند که این روغن سنتی باشد یا صنعتی؛ حجم روغنی که ما ایرانیها مصرف میکنیم در غذایمان و هضم آن توسط کبد برای کبدی است که پس از 700 سال جهش ژنتیکی پیدا کرده باشد و راه هضم این روغنها را بلد است.
اگر کبد نتواند روغن را هضم کند و کندی در عملکرد کبد و کیسه صفرا ایجاد کند، از طرفی سنگ کیسهی صفرا و از طرفی هم کبد چرب با عملکرد پایین را به وجود میآورد.
از لحاظ فکری تفکر منطقی داشتن با کبد و کیسه صفرا مرتبط است. تفکر منطقی داشتن و حساب کتاب منطقی که با عقل جور باشد. اینکه شما به خودتان احترام بگذارید در عین اینکه بقیه را هم در نظر بگیرید به کیسهی صفرا مرتبط است.
ریه
من هستم. ریه ی بد احساس قربانی بودن، غم، اندوه میدهد. با کلیه ی خوب مخلوط شود، میشود من هستم و میتوانم. با کبد خوب مخلوط شود، میشود من هستم و میتوانم و فکر منطقی میکنم. با طحال که مخلوط شود میشود من هستم، می توانم، فکر منطقی میکنم و به احساساتم احترام میگذارم. با قلب که مخلوط شود میشود من هستم، میتوانم، فکر منطقی میکنم، به احساساتم احترام میگذارم و عشق میورزم. در رودهی بزرگ میشود من هستم و در چهارچوب سالم زیست میکنم.
مغز
مغز ورودی 5 حس بدن است. هر کدام از این اندامهای داخلی ما بهم بخورد در دریافت این 5 حس بویایی، چشایی، لامسه، بینایی و شنوایی دچار مشکل میشویم.
اطلاعات وارد میشود به ناخودآگاه ما قسمت پس سرمان و آنالیز میشود و متناسب آن رفتار رو به بیرونی خواهیم داشت. مثلا هر فرد نسبت به بو کردن یک گل ممکن است واکنشهای متفاوتی داشته باشد و این واکنشها را عملکرد اندام های داخلی و مغز میسازد.
مطالب زیر را حتما مطالعه کنید
2 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
🙏🙏