تفکر آدم های نابغه

تفکر آدم های نابغه

نبوغ انسان ها به 8 دسته ی اصلی تقسیم می شود که در این مقاله راجب آن ها صبحت می‌کنیم.

انواع نبوغ و تفکر آدم های نابغه به شرح زیر است.

• یکی از آن ها نبوغ زبانی است:

مربوط به کسانی است که نویسنده و سخنران هستند؛ مثل ژولاستین (Joel Osteen) که یک کشیش و روانشناس است؛ تولستوی، مارکز، شکسپیر، داستایوفسکی..

• نوع دیگر نبوغ، نبوغ ریاضی است:

همه ی کسانی که دانشمندند و می توانند برنامه ریزی مالی بکنند، در این دسته از نبوغ هستند. مانند: رابرت کیوساکی (Robert Kiyosaki) نابغه ی مالی، ادیسون، انیشتین، نیوتون، ابوریحان بیرونی، وارن بافت…

این افراد همه چیز را با منطق می بینند. وقتی که پول ندارند، بالشت زیر سرشان را هم می‌فروشند، تا با پول آن کار کنند و پول دربیاورند و برای خودشان بالشت بخرند!

اگر به آن ها بگویید با قلم آزاد طراحی کنند، هرگز نمی‌توانند. چون هنرمند نیستند؛ اما اگر به آن ها بگویید با نرم افزار های 3بعدی ایزومتریک، دیمیتریک یا کاوالیر که سبک های پرسپکتیو استاندارد دنیا است را ترسیم کنید، تازه متوجه منظور شما می‌شوند. چون ذهن شان کاملا منطقی است.

• دسته ی سوم نبوغ تصویری فضایی که شامل هنرمندان و رقصندگان می‌شود:

مثل میکل آنژ، داوینچی، ابن سینا، فارابی که همه ی این افراد مولتی نابغه هستند! داوینچی انقدر هوش مالی داشت که در زمان خودش وقتی که پادشاه وقت احتیاج به بودجه برای ساخت ابزار نظامی پیدا می‌کند؛ تمام مجسمه های خود را ذوب کرد که با آن توپ جنگی بسازند!

مولانا، بهرام بیضایی، شیخ بهایی هم جزو نوابغ تصویری محسوب می شوند.

• نبوغ موسیقایی در مورد آهنگسازها و موسیقیدان هاست:

مثل کیوان ساکت، فارابی، حسین علیزاده، لطفی، چاکناواریان که در 14 سالگی اولین ارکستر سمفونیک را به تنهایی رهبری کرد؛ شجریان که نغمه هایی را طی 30 الی 35 سال از آدم های اطراف ایران جمع آوری کرده و این فرد تنها کسی بود که مثلا در فلان تاریخ و فلان ساعت، چه نغمه ای با چه دستگاه و ردیفی را گوش کنیم که حال خوبی بگیریم؛ کیهان کلهر..

• نبوغ ورزشی فیزیکی که ورزشکاران را شامل می شود:

مثل علی کریمی، مایکل جردن، مسی، مایکل فلپس، عابدزاده…

• نبوغ میان افرادی که شامل فیلسوف ها پیشگوها و رهبرهای دینی هستند:

فیلسوف مثل نیچه، اوشو، وین دایر، دکارت… پیشگوها مثل نوستراداموس… رهبرهای دینی مثل گاندی…

• هوش و نبوغ هیجانی

این گونه نبوغ بیشتر شامل هنرپیشه ها می شود. عموما این افراد آرتیست نامیده می شوند و روی استج می روند. مثل مریل استریپ، پرویز پرستویی، چارلی چاپلین، عزت الله انتظامی…

دکتر گاردنر می گوید: هوش توانایی خلق “محصول کاربردی” است.

20 تا 40 درصد نبوغ مربوط به ژن است. 20 تا 40 درصد آن مربوط به خانواده فرد است که شامل خودت و اعضای خانواده ات می شود.  20 تا 40 درصد مربوط به جامعه است و شما درنهایت به دوتای این موارد احتیاج دارید، که نابغه محسوب بشوید..

شماره ی آخر که مهم ترین آن هم است این است که، نابغه شدن اکتسابی است و باید آن را به تنها تمرین کنید.

1. آدم های نابغه در هر زمینه ای خلاقیت دارند؛ نه این که فقط باهوش باشند. مثل مریم میرزاخانی. یعنی هر چیزی را که می بینید، فکر کنید. اگر اینجوری نباشد چه می شود؟! کاملا متفاوت با چیزی که هست.
2. ایجاد رابطه ی خوب باعث می‌شود که بگوییم شما یا یک فرد نابغه اید یا درحال نابغه شدن هستید. مثل این که یک زوج در سکس و عواطف شان شش دانگ باهم باشند.
3. آدم متفاوت بودن
4. ویژگی های جسمانی مثل قد و وزن. این افراد وزن و قد خود را در حد تعادل نگه می دارند.
5. لذت می برند، می‌شنوند و یاد می‌گیرند. آن ها معتقدند استاد خوب و بد وجود ندارد، ولی شاگرد خوب و بد وجود دارد و بستگی دارد که، چه چیزی را از چه کسی یاد می‌گیرند.
6. خاله زنک نیستند و انرژی خود را هدر نمی‌دهند. توی جمع ها حضور دارند تا جایی که فقط در آن جمع حرف مفید زده شود.
7. گاها از دخانیات استفاده می‌کنند. مثل: سیگار و انواع دودها ولی اعتیاد ندارند. این افراد تفننی از دخانیات استفاده می‌کنند.
8. شب زنده دار هستند. چون کارشان طولانی شده و می‌خواهند حتما کارشان تمام شود؛ و نه بی دلیل. افراد نابغه اختلال خواب ندارند.
9. توانایی هنری و تخیل بی حد و مرز دارند.
10. در کارشان کنکاش نکنید.
11. سرگرمی های عجیب دارند. مثلا بازی های جدید را انجام می دهند.
12. احتمال بیماری های ذهنی را دارند و اگر که یک رواشناس تازه کار باشد، تشخیص اختلال روانی را برای آن ها می دهد. مثل وسواس؛ نه که روزی 3 بار دستشان را بشورند، بلکه یعنی نسبت به تعهدهایشان وسواس دارند که به آن شبه وسواس هم می گویند. این افراد شبه افسردگی دارند. برخی روان شناسان این بزرگنمایی آن ها را به شکل مانیا تشخیص می دهند. به شکل اختلال نیست و در برخی مواقع برای آن ها اتفاق میفتد.
13. کارهایی که باعث تمسخر دیگران می شود را انجام می‌دهند، مانند بهلول در ادبیات ایرانی؛ کما این که آن فرد حرف حقیقت را می‌زند. این افراد حرف حقیقت را می‌زنند و همه به آن ها می‌خندند.
14. دو مغز بودن و دو دست بودن. از این به بعد هرکاری را که انجام می‌دهید سعی کنید با دست مخالفاتان آن را پیش ببرید. با این تمرین دو طرف مغزتان می‌تواند کارها را انجام دهد و مجبور به تجزیه تحلیل می‌شود. این تمرین IQ را بسیار بالا می برد. برای هر کار منطقی، یک شوخی و برای هر شوخی، یک کار منطقی ایجاد کنید. مثلا: بین انجام دادن فیزیک شوخی کنید تا مغز احساسی شما بفهمد که فقط کار نیست و بالعکس.

افرادی که IQ بالا دارند دو طرف مغزشان به طور همزمان و باهم کار می کند و در اساسی ترین کارها، هم منطقی هستند و هم احساسی. مثل این که به اوشو می‌گویند، بودا را تعریف کن. اوشو می گوید: کمی جدیت، کمی علاقه، کمی هم شوخ طبعی!

15. طعنه زدن یکی از خصوصیات انسان های بافکر و نابغه است. آن ها با این طعنه ها افراد را به جلو هل می دهند، نه این که فرد را دمغ کنند. برای مثال: حرفی که استادی به ما می‌زند و ما دقیقا آن کار را انجام می دهیم. پس فقط افراد نابغه می تواند طوری طعنه بزنند که اتفاق بدی نیفتد.

16. پوشیدن لباس های تکراری. چون نمی‌خواهند فکرشان معطوف به پوشیدن لباس های مختلف با برندهای خاص شود. مثل بیل گیتس و مارک زاکربرگ

18. این افراد گوش شنوا دارند. همیشه اول قصه را می شنوند، بعد سوال می کنند و به اصل داستان توجه می کنند.