پراتی هارا

این مقاله از اهمیت پراتی هارا در مدیریت ذهن برای شما می‌گوید.

یک ادعایی وجود دارد که خانم‌ها می‌توانند هم زمان، چند کار را باهم انجام دهند. همین ادعا در مورد مردانی که رانندگی می‌کنند هم وجود دارد. مرد ها همزمان که در حال رانندگی کردن هستند، موسیقی گوش می‌کنند با تلفن حرف می‌زنند و حتی پشت تلفن یک معامله‌ای را جوش می‌دهند و با سرعت هم سبقت می‌گیرند.

کل این ادعاها به واسطه یک فرضیه ای بوده است که می‌گوید خانم‌ها، از دو نیم‌کره مغزشان هم زمان استفاده می‌کنند و آقایان هم هوش‌شان نسبت به خانم‌ها بیشتر است. یعنی این تئوری قبل از این که حتی مبنای علمی داشته باشد، رد شده است. نه خانم‌ها از دو نیم‌کره مغزشون استفاده می‌کنند و نه آقایان هوشی سرشارتر از خانم‌ها دارند.

همه این موارد بر می‌گردد به این که، مغز آدم‌ها آیا برای کارهای متفاوت تربیت شده است یا نه و اگر تربیت شده به چه شکلی تربیت شده است؟

 نقش رادیکال‌های آزاد در مغز چیست؟

به طور کلی وقتی در بدن شما سوخت و سازی اتفاق بیوفتد یک سری زباله الکترونی و یا مولکولی و یا رشته شیمیایی به نام رادیکال‌های آزاد به وجود می‌آید.

هرچقدر رادیکال های آزاد در مغز یک انسان زیادتر باشد، تعداد کارهایی که همزمان می تواند به آن ها فکر کند و آن ها را مدیریت کند، به شدت کاهش پیدا می‌کند.

معادل سودای ناسالم در طب سنتی است. پس هر چقدر رادیکال‌های آزاد کمتر، کارایی مغز بیشتر است.

آدم‌هایی که کارایی مغزشان بیشتر است دو الی سه تا کار را، همزمان می‌توانند انجام دهند. اما هنوز نمی‌توانیم بگوییم آن‌ها را با یک درصد از مهارت و هوش انجام می‌دهند، ولی فقط می‌توانیم بگوییم تعداد کارهایشان بیشتر است.

شما کاری را انجام می‌دهید و یاد گرفته‌اید که به طور خودکار آن را انجام بدهید. مثل یک مادر یا یک همسر که شوهرش را باید آماده کند و حین این کار بچه کوچکش را هم باید شیر دهد، بچه دبستانیش را باید آماده کند که به مدرسه بفرستد و این‌ها همزمان اتفاق می‌افتد. بعدازظهر همه این کارها را به اضافه مهمان و چندین کار را با هم انجام می‌دهد.

لحظه‌ای که پرکار می‌شوید، چون زیربنای کارهایی که انجام می‌دهید، به نوعی است که از زمان جلو می‌افتید، پایه کارهای تان استرسی است.

پایه استرسی مانند: راننده استرسی، مادر استرسی، معلم استرسی و میزبان استرسی. این که با عجله و تند کارها را انجام دهیم، ضریب خطای شما را افزایش می‌دهد. در هر کاری یک ضریب خطایی وجود دارد و نمی‌توانید بگویید خطا ندارید. در هر کاری خطا دارید.

اصولا افرادی که می‌گویند من چند کار را باهم انجام می‌دهم، زمانی که بهشون می گویی خطا دارید، هرگز نمی‌پذیرند و مثلا می‌گویند من هرگز در رانندگی تصادف نکردم.

یعنی مقدار خطایش در رانندگی، هنوز منجر به این خطا نشده است. ولی شما خبر ندارید، آیا تمام نکاتی که همزمان باید در مورد بچه‌اش هم انجام دهد را، به درستی انجام داده است یا نه ؟

پژوهشگرها می‌گویند: مغز روی یک چیز می‌تواند متمرکز باشد و اگر روی چند چیز متمرکز باشد، روی یک چیز بیشتر از بقیه تمرکز دارد و روی بقیه چیزها به مراتب کمتر است.

ولی این که با هیاهو شما بخواهید کار را انجام دهید، در نهایت این است که لحظه ای که یک کار را انجام می‌دهید، تمرکزتان از یک کار دیگر کم تر است. اگر این گونه نبود، قانون ممنوع بودن استفاده از موبایل ممنوع هنگام رانندگی، اصلا وجود نداشت.

در دسته کارهایی که شما روزانه انجام می‌دهید، اگر از قانون تکنیک‌های مدیریت ذهن استفاده کنید، مهارت انجام دادن و مدیریت چند کار را یاد می‌گیرید، نه این که شما ژنتیکی و بالقوه بتوانید این کار را انجام دهید. مثل خلبان‌ها که مهارت انجام چند کار را به طور همزمان در کابین را یاد می‌گیرند.

پژوهشگرها هم بر همین موضوع تاکید دارند و این مهارت به شرط این که ذهن را از پیرامون خودش که اطلاعاتش به دردش نمی خورد، روی همون چند کاری که اطلاعاتش مفید است متمرکز شود، کاملا قابل آموزش دادن است. این دقیقا شبیه یکی از تکنیک هایی است که ما توی مدیریت ذهن و یوگا به اسم پراتی‌هارا انجام می‌دهیم.

مزیت پراتی هارا چیست؟

کسانی که پراتی هارا کار می کنند، می توانند پروژه های کاری متفاوتی را همزمان باهم استارت بزنند، بدون این که توی آن دچار مشکل شوند. هر چقدر این پراتی هارا و تکنیک مدیریت ذهن بهتر اتفاق بیافتد این افراد می توانند موازی با هم، همه چیز را پیش ببرند.

پراتی هارا یک مهارت کسب شدنی است و لزوما به طور ژنتیکی به شما نرسیده که بتوانید برایش فخر بفروشید.

شما باید برای به دست آوردنش زحمت بکشید. چهار مرحله پراتی هارا را بگذرانید و تمرینات مداوم انجام دهید، تا بتوانید ذهن تان را همزمان روی چند پروژه، با همدیگر و به طور مسلط داشته باشید. 

مقالات بسیار زیادی راجب این که تکنیک های ذهن باعث افزایش هوش می شود وجود دارد، اما مقاله ای که بگوید شما بدون انجام دادن و بدون اکتساب کردن تکنیکی، فرد موفقی هستید و در ذهن تان چند قسمت عجیب و غریبی دارید، در دنیا اصلا وجود ندارد. بنابراین مهم ترین کار این است که شما دست از دفاع کردن فرضیه هایی که توی همان لحظه اول باطل بودند بردارید و به دنبال تکنیک های نابی که این کار را برایتان انجام می دهند بروید.

این تکنیک اختصاصا به مدیران موسسه ها، مدیران کارآفرین و مدارس، مدیری که در زیردستش تعداد آدم ها و نیروی انسانی زیادی وجود دارد، توصیه می شود. این افراد با استفاده از تکنیک های مدیریت ذهن و مدیتیشن به خصوص پراتی هارا می توانند عملکرد مغزی خود را بهبود دهند.